نوبت رفع حصر فرا رسیده
نوبت رفع حصر فرا رسیده

به قلم ع.انصاری: خبر موفقیت تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بیشتر ذینفعان را شاد کرده است . در ایران هم رهبری حمایت کرده و هم ریاست جمهوری . هم تیم هسته ای خوشحال است و هم مردم . اصولگرا و اصلاح طلب امروز ابراز شادمانی کردند و جز عده ای محدود ، همگی برای […]

به قلم ع.انصاری:

خبر موفقیت تیم مذاکره کننده هسته ای ایران بیشتر ذینفعان را شاد کرده است . در ایران هم رهبری حمایت کرده و هم ریاست جمهوری . هم تیم هسته ای خوشحال است و هم مردم . اصولگرا و اصلاح طلب امروز ابراز شادمانی کردند و جز عده ای محدود ، همگی برای گام برداشتن به آینده امیدوارانه ایران محیا شدند. شاخصهای بورس تغییر یافت و صفهای طویل خرید و سرمایه گذاری در شرکتهای صنعتی شکل گرفت . نرخ ارز روند نزولی گرفت و امیدهای توسعه اقتصادی بیشتر فراهم گردید . برای بسیاری از مردم ، امید بازگشت به روزگار با ثبات در زمان دولت اصلاحات ، نوید آینده ای روشن را می دهد و چه بسا روند مهاجرت نخبگان با تدبیر بیشتر مسوولین کاهش یافته و بلکه معکوس گردد.

در خارج از کشور، آمریکا و اروپا ابراز خرسندی می کنند . جز برخی بدخواهان (همچون اسرائیل) می توان گفت بیشتر جامعه جهانی از این توافق خشنود هستند. چه بسا پایانی بر بی ثباتی های احتمالی منطقه باشد . چه بسا همکاریهایی آغاز شود که تروریسم طالبانی و کشتار در سوریه خاتمه یابد و مردم منطقه به جای پرداخت هزینه های ناسازگاریهای سیاسی، از منفعت شرکتهای مشترک و احترام متقابل بهره برداری عادلانه نمایند. و این را می توان ترجمان بازی برد – برد دانست .

به عبارتی برنده بازی مردمی بودند که از خشونت و قهر و روشهای غیر دموکراتیک برای اعلام اعتراض خود دست کشیدند و در 24 خرداد 92 از مسیر قانونی، با رای خود مسیر ماجراجویی دولت قبلی را کاملاً تغییر دادند. همین مردم طی 100 روز امیدوارانه با دولت همراهی کردند و هرچه افراطیون بر طبل تفرقه و دشمنی کوفتند، آنها همچون آب آرام در اعماق نفوذ کردند. همراهی مردم در تحمل سختی های کمرشکن اقتصادی باقیمانده از دولت قبلی، همراهی مردم در فرصت دهی به دولت برای مذاکرات خارجی، تحمل مردم در بیان مطالبات سیاسی و فرهنگی خود از دولت ، همگی تایید دیگری است بر این قاعده علم مدیریت که امروزه سرمایه های اجتماعی یکی از ارکان موفقیت سیستمها هستند و بدون آنها موفقیت خیال باطلی بیش نیست .

موفقیت دولت و ملت در این هماورد جهانی ، جشنی ملی را مطالبه می کرد اما دریغ که کام مردم هنوز تلخ است . تلخی های اقتصادی از نابرابری ها، از فسادها، از شبکه های عظیم تبانی و آسیب زننده و نهایتاً تلخی های ناشی از مشکلات انتخابات سال 88 .

به نظر می رسد نوبتی هم اگر باشد، نوبت مذاکرات داخلی است . نوبت رفع حصرها، آزادی زندانیان سیاسی ، آزادی مطبوعات، مقابله با فسادها و بی قانونی ها . به گفته برخی از نظریه پردازان اقتصادی ، دولت در شرایط سختی قرار دارد که باید هر 6 ماه یک شوک موفقیت به مردم وارد نماید تا بتواند زمان بخرد و اوضاع اقتصادی را با درایت طی 2 سال به اوضاع عادی بازگرداند. شوک اول در انتخابات خرداد 92 حادث شد و شوک دوم بعد از 100 روز در مذاکرات هسته ای .

دولت بایستی با تشکیل کارگروه آشتی ملی و بررسی موانع عملیاتی آن ، در برنامه 100 روز دوم خود به حل معضلات فرهنگی سیاسی داخلی به صورت جدی بپردازد . در این میان شاید اولین گام اساسی که جشن ملی را تکامل می بخشد، رفع حصر سرمایه های انقلاب و برقراری آشتی ملی در سطح مردم و حاکمیت باشد . شکاف اجتماعی عمیق شده است و علاوه بر آن میان سطوح مختلف حاکمیت، اختلاف سلیقه ها به بود و نبود ها بدل گشته است . زمان آن فرا رسیده است که به خود بازگردیم و این پرسش اساسی را بپرسیم که آیا مذاکره و توافق با نمایندگان آمریکا و اروپا از مذاکره و توافق با طرفهای داخلی سخت تر است ؟ آیا مذاکره با طرفهای خارجی به واسطه زورگویی و فشار آنها بوده است یا راهبرد برد-برد یک اعتقاد و یک راهبرد اساسی و واقعی بوده است؟ باشد که تشکیل کارگروه آشتی ملی جشن ملی دیگری در کمتر از 100 روز آتی فراهم آورد . بر همه مسوولین دولتی و حکومتی و همه مردم است که گام های کوچک و بزرگ عملیاتی بردارند. آنها که می توانند باب مذاکره را باز کنند و ببخشند، آنها که نمی توانند به دیگران پیشنهاد بخشش بدهند و آنها که نمی توانند دعا کنند . جشن دیگری آیا در راه خواهد بود ؟