موقعیت جدید جهانی،چالش های منطقه ای
موقعیت جدید جهانی،چالش های منطقه ای

حسن روحانیˈ مرداد ماه امسال که در جایگاه ریاست جمهوری ایران قرار گرفت، اولویت نخست دولت تدبیر و امید در حوزه روابط خارجی را، توسعه روابط با کشورهای همسایه و به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دانست. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خط امام : سید جواد صالحی استادیار دانشگاه شیراز و رییس گروه […]

حسن روحانیˈ مرداد ماه امسال که در جایگاه ریاست جمهوری ایران قرار گرفت، اولویت نخست دولت تدبیر و امید در حوزه روابط خارجی را، توسعه روابط با کشورهای همسایه و به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دانست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خط امام : سید جواد صالحی استادیار دانشگاه شیراز و رییس گروه مطالعات خلیج فارس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه،طی گفت و گویی درباره فضای جدید بین المللی در روابط ایران و غرب و تاثیر آن بر روابط کشورمان با کشورهای عربی و چالش ها و فرصت های پیش روی این روابط، معتقد است : ریشه اصلی نگرانی بعضی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حقیقت بر می گردد به اینکه بهبود روابط ایران و آمریکا، از نقش و منزلت راهبردی (استراتژیک) این کشورها در سیاست خارجی آمریکا خواهد کاست.

ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با وجود اشتراک منافع بسیار در حوزه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی، در سال های اخیر روابطی همراه با سردی و حتی بدبینی و تنش داشته اند.

این در حالی است که در دوره هایی نیز ایران با همسایگان جنوبی خود روابط نزدیکی را تجربه کرده است.

گرچه ایران با 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس (عربستان، قطر، امارات، بحرین، کویت و عمان) در برخی موارد دارای رویکردهای متفاوتی است، اما به نظر می رسد در صورت شکل گیری روابط متقابل و تعاملی، این اختلاف ها دست کم تشدید نمی شود و همزمان در بسیاری از حوزه ها، نقاط اشتراک بر نقاط اختلاف چیره خواهد شد.

روی کارآمدن دولت تدبیر و امید در ایران و پررنگ شدن رویکردهای سازنده و تعاملی در سیاست خارجی ایران، بار دیگر امیدها برای احیای روابط ایران با همسایگان جنوبی اش را افزایش داده است.

ˈمحمد جواد ظریفˈ وزیر امور خارجه کشورمان صبح امروز یکشنبه 10 آذرماه، در صدر هیاتی در چارچوب دیداری رسمی به کویت و عمان سفر می کند.

این در حالی است که ˈقابوس بن سعیدˈ پادشاه عمان نیز در روزهای نخستین آغاز بکار دولت جدید به ایران سفر کرد.

هفته گذشته نیز شیخ ˈعبدالله بن زاید آل نهیانˈ وزیر امور خارجه امارات متحده عربی به ایران سفر کرد.

شورای همکاری خلیج فارس نیز هفته پیش و به دنبال توافق هسته ای ایران و گروه 1+5 با صدور بیانیه ای از این توافق استقبال کرد.

این سفرها و تعاملات دیپلماتیک، بار دیگر موضوع روابط ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را در کانون توجه قرار داده و فرصت ها و چالش های پیش رو در این روابط مورد بحث قرار گرفته است.

در ادامه متن کامل گفت و گو ایرنا با سید جواد صالحی آمده است.

**سوال: با وجود راهبرد اعلام شده از سوی دولت جدید ایران مبنی بر تعامل سازنده و احترام متقابل با جهان به خصوص کشوهای همسایه و همچنین مقاله اخیر محمد جواد ظریف در روزنامه ˈالشرق الاوسطˈ که در آن اولویت سیاست خارجی دولت جدید ایران را نزدیکی با همسایگان دانست و از اصطلاح ˈسرنوشت مشترکˈ برای رابطه ایران و کشورهای عربی استفاده کرد، حداقل در فضای رسانه ای، نشانی از سردی روابط بین ایران و این کشورها نمایان است، به نظر شما مهم ترین راهکار برای نزدیک کردن دیدگاه های ایران و این کشورها درباره مسایل مورد اختلاف چیست؟ آیا کشورهای عربی منتظر کنش و اقدام خاصی از سوی ایران هستند؟ به نظر شما انتظار کشورهای عربی خلیج فارس از دولت جدید چیست؟

*صالحی: شخصا بر این باور هستم که روابط ایران با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را باید در یک زمینه تاریخی تحلیل کرد. طبیعتا در این زمینه تاریخی، حوادث و وقایع زیادی اتفاق افتاده است که به نوعی بی اعتمادی یا عدم باور در شکل گیری روابط پایه دار منجر شده است. موضوع سوابق حمایتی این کشورها از عراق در جنگ علیه ایران، کشتار حجاج ایرانی در عربستان، افزایش منازعات تئوریک وهابیت افراطی یا سلفی گری علیه اندیشه شیعی، موضوعاتی هستند که به نوعی پاک کردن آن ها از اذهان خیلی زمان بر است.

آن چیزی که ما حداقل در تاریخچه سیاست خارجی این کشورها شاهد هستیم، واقعیت ها و اقدام های عملی است که علیه ایران روی داده است. اما این امر در منظر کشورهای عربی بیش از اینکه ناشی از یک عملکرد مداخله گرایانه یا تهدید عینی یا کنش عینی و عملی از جانب ایران علیه آنها باشد، نشانی از واقعیت ندارد. این نگرانی عمدتا معطوف به نوعی تهدید ادراکی است. در این که این تهدید ادراکی که بازیگر مقابل از ما دریافت می کند، معطوف به چه عواملی است طبیعتا در این موضوع هم بحث خصومت تاریخی ایران و ایالات متحده آمریکا، متوازن نبودن یا فقدان تراز قدرتی ایران با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، نقش رسانه های صهیونیستی در بزرگنمایی این تهدید، باید مورد توجه قرار گیرد.

من شخصا اعتقاد دارم که در حقیقت ریشه های تاریخی این عدم قرابت و تقارن در روابط ایران و این کشورها را باید در مبانی جغرافیای فرهنگی سیاست خارجی ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به طور عام جست و جو کرد که در این جا دو مولفه بیش از بقیه موارد به چشم می خورد؛ در یک طرف-که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قرار دارند- اندیشه محافظه کاری حاکم است و این اندیشه نیز چه مبتنی بر عملگرایی و چه بر اساس اندیشه دولت رانتیر و یا بر اساس اندیشه های شیخوخیتی در این مناطق باشد، طبیعتا در تضاد با اندیشه های انقلابی گری واندیشه های تحول جویانه ای است که انقلاب اسلامی در شعارهای خود سرداده و دنبال می کرده و می کند. درکنار این عوامل که شاید جنبه بیرونی تری یا آشکاری داشته باشد، بحث تقابل اندیشه سنی و شیعی است که به هرحال چه به خاطر مداخلات بیرونی و چه به خاطر بنیادهای عقیدتی این عقاید باشد، ما شاهد تعارض در روابط هستیم و در حقیقت الگوی هلال شیعی در مقابل هلال سنی که تکیه و تاکید بر این تعارض دارد، خود را بیش از پیش نمایان می کند.

جهت گیری های دولت جناب آقای روحانی برای یک دوره جدید و یک حرف نوین مباحث اعلامی و رسانه ای است که مطرح شده اما این مباحث اعلامی مستلزم ظرفیت سازی و جلب اعتماد و نفی کدورت هایی است که ایجادشده و این کدورت ها، حداقل تا جایی که من اطلاع دارم عمدتا با دستکاری رسانه ای یا به نوعی بزرگنمایی تهدیدها است که شکل گرفته است.

طبیعتا در موضوع کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با نگاهی تحلیلی از بیرون، چند عامل برای آنها از سوی ایران تهدید به شمار می رود؛ عامل اول بحث دستیابی ایران به قدرت هسته ای است که به زعم آنها می تواند توازن قدرت در خاورمیانه را بر هم بزند.

دومین عامل، پیشروی تدریجی ایران در حوزه هایی است که می تواند از منظر ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک موقعیت عربستان، به عنوان راس یا مرکز کشورهای همکاری خلیج فارس و بقیه بازیگران پیرامونی را به خطر اندازد. بحث شکل گیری دولت شیعی در عراق، افزایش مطالبات شیعیان در بحرین و احساس خطری که از این ناحیه برای عربستان وجود دارد، در این راستا تفسیر می شود.

سومین عامل، افزایش نقش و منزلت ایران در بازی های منطقه ای است که این نقش و منزلت، خود به خود بیشتر کشورهای بزرگ عربی مثل مصر و عربستان را که یک زمانی سردمدار و رهبر جهان عرب بودند، به حاشیه برده است و این کشورها احساس می کنند که در سایه قرار گرفته اند.

هم اکنون با بحث هایی که پیش آمده است طبیعتا ما شاهد نوعی یارگیری یا یارکشی یا اتحادها و ائتلاف هایی در منطقه هستیم که خود به خود قدرت ها را به هم نزدیک یا دور می کند که این دوری و نزدیکی دولت ها باعث می شود که در سطح کلان حتی قرابت های فرهنگی و همسایگی ها هم نادیده گرفته شود.

به نظر می رسد برخی کشورهای عربی در تقابل خود با ایران، به اهداف و به اولویت های تاریخی خود توجه ندارند و صرفا به طور بسیار مقطعی، احساسی و آنی به مباحثی توجه دارند که از منظر آنها تهدید به حساب می آید و برای مقابله با این تهدید حاضرند دشمنی با بزرگترین دشمن منطقه ای خود یعنی رژیم صهیونیستی را که یک زمانی حداقل از منظر ذهنی و انگاره ای در افکار عمومی در جهان عرب مطرح بود، زیر پا گذارند.

طبیعتا آقای روحانی وقتی می خواهد بحث دوستی و همکاری با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را مطرح بکند، مستلزم این است که نه تنها پیشقدم بشود بلکه باید بتواند با اعتمادسازی و اقناع کشورهای منطقه به اینکه جمهوری اسلامی ایران نه تنها تهدیدی برای آنها نیست بلکه می تواند از طریق ایجاد یک شبکه سازی منطقه ای، منافع بسیار زیادی برای این کشورها ایجاد کند. مطمئنا این امر هم زمان بر است و هم مستلزم رفت وآمدهای زیادی است که دیپلماسی دشواری برای دولت جدید خواهد بود.

**سوال: با وجود تاکید دولت تدبیر و امید بر استفاده از ظرفیت های منطقه ای بر حل و فصل بحران سوریه، چرا این امر هنوز به نتیجه ملموسی نرسیده است و انتظار از کشورهای تاثیرگذار در این مساله به خصوص برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس که از نقش پررنگی در این بحث برخوردارند، چیست؟

*صالحی: طبیعتا فضای سوریه، فضای بسیار پیچیده ای است؛ از سطح موضع گیری های سیاسی تا اقدامات عملی که هرکدام از کشورها بنا به ملاحظات استراتژیک در آن درگیر شده اند و این درگیرشدن ها بر اساس تهدیدات آنی بوده است که کشورهای منطقه نسبت به موضوع احساس کرده اند.

حوادث و وقایع عینی صحنه سوریه در خلال این دو سال نشان داده است که هیچ کدام از دو طرف توانایی فایق آمدن بردیگری را ندارد. از یک سو نه دولت سوریه توانایی ایجاد وحدت فراگیر به بهانه مقابله با تروریسم را دارد و نه گروه های معارض و متنوع موجود در سوریه، توانایی و مقبولیت به دست گرفتن قدرت و حاکمیت را دارند.

طبیعتا طولانی شدن و تشدید این منازعه، بازیگران را باید به این نتیجه برساند که راه حل بحران سوریه، مطمئنا از طریق نظامی گری نخواهد بود و طبیعتا پذیرش این دیدگاه مستلزم اتخاذ یک رویکرد سیاسی است و همچنین برای حل راهکارهای سیاسی، گفت وگو، مذاکره و مطمئنا بده بستان های سیاسی یا به عبارتی پذیرش نقش ها هم از طرف دولت برای گروه های معارض و هم پذیرش حاکمیت مرکزی از سوی گروه های معارض، امری اجتناب ناپذیر است.

ولی اینکه دامنه و اشکال این رویداد چگونه باشد، با توجه به تعداد زیاد عوامل مداخله گر منطقه ای و فرامنطقه ای در سوریه، بحث گسترده ای است.

انتظاری که از همه دولت های منطقه می رود، در حقیقت جایگزین کردن نگاه های ایدئولوژیک و متصلبانه به دیدگاه های عمل گرایانه است. این امر را شاید در بهترین وجه ˈاحمد داووداوغلوˈ وزیر امور خارجه ترکیه در مصاحبه اخیر خود مطرح کرده بود که در جواب سوال خبرنگاری که از تغییر موضع مکرر ترکیه نسبت به مسایل سوریه، پرسیده بود، گفت که ما(ترکیه) تغییر موضع نمی دهیم بلکه خاورمیانه تغییرات سریعی دارد که ما متناسب با آن تحولات مجبور به حرکت هستیم. همچنین اگر این واقعیت را بپذیریم که این حوادث و واقعیت های خاورمیانه بسیار به هم گره خورده، پیچیده و در عین حال چندبُعدی است، دولت های اثرگذار و بازیگران صاحب نفوذ و ذی نفع در حوادث سوریه باید بپذیرند که با نوعی انعطاف و رویکرد پراگماتیستی به مسایل سوریه نگاه کنند.

**سوال: به نظر شما مهم ترین دلایل تفاوت دیدگاه اعراب با دیگر کشورها که حداقل در فضای رسانه ای مطرح است، نسبت به تعامل ایران و غرب و در صدر آنها آمریکا چیست؟ پیامدهای توافق هسته ای ژنو برای کشورهای عربی چیست؟

*صالحی: ریشه اصلی نگرانی بعضی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حقیقت بر می گردد به اینکه بهبود روابط ایران و آمریکا، از نقش و منزلت راهبردی (استراتژیک) این کشورها در سیاست خارجی آمریکا خواهد کاست.

این امر زمانی شدت بیشتری می یابد که اوباما بحث سیاست حرکت به سمت شرق را در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا مطرح کرده است و طبیعتا اگر این اتفاق بیفتد، ایالات متحده آمریکا بیش از اینکه از منظر سیاسی و از منظر امنیتی به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بنگرد و چشم خود را به بسیاری از مسایل این کشورها در حوزه های حکمرانی، شهروندی و حقوق بشر ببندد، طبیعتا از منظر انتقادی برخورد خواهد کرد و این کشورها احساس می کنند که آن زمان در یک طرف فشارهای داخلی این کشورها برای افزایش نقش طبقات مختلف و مردم بالا می گیرد و از طرف دیگر حمایت صد درصدی آمریکا که این کشورها انتظار می کشند دیگر مانند گذشته نخواهد بود و به همین خاطر احساس نگرانی می کنند.

**سوال: واکنش آنها را چگونه ارزیابی می کنید؟

*پاسخ: واکنش این کشورها در این چندروز گذشته، طبیعتا با استقبال بعضی از کشورها و با پذیرش احتیاطی عربستان همراه بوده است. اما این کشورها چاره ای ندارند جز اینکه به هرحال هم ایران هسته ای و هم ایران قدرتمند و یک هژمون در منطقه را بپذیرند و همان طور که ایالات متحده آمریکا ناچار به اعتراف و پذیرش این نقش است، عربستان و کشورهای شورای همکاری نیز خواه ناخواه باید به این نقش اعتراف کنند و بدانند که ایران یک واقعیت بزرگی در منطقه خاورمیانه است و انکار ایران، نه چیزی به قدرت این کشورها می افزاید و نه چیزی از ایران کم می کند.

**سوال: مهم ترین زمینه های مشترک همکاری بین ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس چیست؟

*صالحی: طبیعتا برای حل و فصل مشکلات ما با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، باید از منظر نوعی کارکردگرایی به فضا تحلیل داشته باشیم و آن چیزی که زمینه ساز همکاری ها خواهد شد و به بخش های سیاسی و به تبع آن فرهنگی تسری پیدا خواهدکرد، در حوزه های انرژی، گردشگری و در حوزه خدمات فنی و مبادلات مربوط به خدمات نیروی کار است و به تبع آن، می شود در بحث ایجاد رژیم های امنیتی مشترک در خلیج فارس و در سطح بسیار وسیع تر و خوشبینانه تر، بحث ایجاد سیستم های همکاری جویانه در بخش های اقتصادی فرهنگی و امنیتی اشاره کرد.

**سوال:چشم انداز روابط ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس در آینده نزدیک را چگونه ارزیابی می کنید؟

*صالحی: با توجه به فراز و فرود تاریخی در روابط ایران با این کشورها، انتظار اینکه در یک شب همه مسایل مورد اختلاف حل شود، وجود ندارد. اما امضای موافقت نامه ژنو بین ایران و 1+5 ، می تواند زمینه ساز گام های بعدی باشد و طبیعتا گام بعدی می تواند نشست ژنو2 در موضوع سوریه باشد که اگر در آنجا نیز ایران و این کشورها اقدامات همکاری جویانه و یا مشترک و یا توافق جمعی برای حل بحران سوریه پیش ببرند، بعد از آن می شود به سیستم های پلکانی و اقدامات پیش رونده نسبت به آینده امیدوار بود.

همچنین در این میان نقش شخصیت های تاثیرگذار و قابل قبول ایرانی در میان نخبگان سیاسی عربستان مثل آیت الله هاشمی رفسنجانی و سفر ایشان به این کشورها و یا شخصیتی مانند آقای سید محمد خاتمی در نزدیکی بین ایران و این کشورها می تواند در آینده روابط موثر باشد.