نویسنده : حمید قزوینی 1- حکایت ما و عیسی ابن مریم(ع) حکایت غریبی است. در طول سال حتی یکبار هم به سراغ او و آموزه هایش نمیرویم. به اینکه پیامبر اولولعزم است و در قرآن، آیات متعددی درباره او و مادر ارجمندش وارد شده و از نهضت اصلاحی و توحیدی و مصائب و رنجهایش سخن […]
1- حکایت ما و عیسی ابن مریم(ع) حکایت غریبی است. در طول سال حتی یکبار هم به سراغ او و آموزه هایش نمیرویم. به اینکه پیامبر اولولعزم است و در قرآن، آیات متعددی درباره او و مادر ارجمندش وارد شده و از نهضت اصلاحی و توحیدی و مصائب و رنجهایش سخن به میان آمده کاری نداریم.
حتی فراموشمان میشود که بخشی از جامعه ما را مسیحیان تشکیل داده اند و در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حضور فعال دارند. همه اینها و موارد دیگری از این دست را از یاد میبریم تا به زاد روز مسیح و تحویل سال نو میلادی میرسیم و تازه یادمان میافتد که پیامبری هم به نام عیسی داشته ایم که اتفاقاً علاقمند به صلح و عدالت بوده و به همین مناسبت باید تولد او را به صورت کلیشه ای به هموطنان مسیحی – فقط هموطنان مسیحی – تبریک بگوییم و با بهانه قرار دادن همین موضوع حمله ای هم به مقامات کشورهای مسیحی کنیم که شما مدعیان پیروی از مسیح نه تنها در ادعای خود صادق نیستید که حقوق مردم مظلوم کشور خود و سایر کشورها را هم پایمال میکنید. و اصلاً حق ندارید در این زمینه ادعایی داشته باشید و اینجاست که از آن تبریک کلیشه ای و این حمله قهرمانانه احساس رضایت هم میکنیم.
2- در همین روزها یکی از مهمترین آموزه هایی که از عیسی ابن مریم الهام گر فته میشود ، موضوع صلح و پرهیز از خشونت است و در این زمینه به شیوه ای سخن به میان میآید که گویی حضرت مسیح تعالیم خود را فقط برای آن طرف مرزها مطرح کرده و بیشتر متوجه متجاوزین به افغانستان و عراق و چند کشور دیگر است و اساساً این آموزه ها ربطی به همزیستی مسالمت آمیز مردم کشور ما و جناح های سیاسی موجود درآن ندارد. در چنین شرایطی اگر برخی افراد و جریانات سیاسی و حتی شهروندان عادی حقوق یکدیگر را پایمال کرده و برای حذف رقیب دست به کار ناصواب ، غیرقانونی، ظالمانه و غیر اخلاقی هم بزنند مهم نیست. همه میتوانند تولد مسیح را به هموطنان مسیحی تبریک بگویند اما بهره ای از آموزه های او نبرند.
3- تاریخ نگاران و محققان علم سیاست همواره بخش مهمی از پژوهش های خود را به نقش ر هبران و مصلحان دینی و اجتماعی اختصاص داده و درباره میزان تاثیر آنها در تحولات سیاسی و تاریخی سخن گفته اند . شماری از این افراد در پی ریزی جامعه ای جدید و یا شکل گیری ملت ها و نظام ها و الگوهای تازه سیاسی و اجتماعی موفق بوده اند و آنان را تاریخ ساز دانسته اند.
این گروه از رهبران و یا مصلحان چندان پر تعداد نیستند و نگاهی هرچند کوتاه به تاریخ، عملکرد آنان را مقابل دیدگان بازآفرینی می کند.
یکی از این برجستگان امام موسی صدر است. او در مقطعی حساس و پرفراز و نشیب نه تنها رهبری شیعیان لبنان را برعهده گرفت که به عنوان یک مصلح اجتماعی با گفتمان توحیدی تلاش کرد ضمن تقویت همزیستی مسالمت آمیز میان طوایف و اقوام به اصلاح فرهنگی و ایجاد تحول در نگاه و رفتار شهروندان مبادرت ورزد.
امام موسی صدر از معدود رهبرانی است که مخاطب خود را تنها در میان شیعیان و طایفه متبوع خود جستجونمی کند و با بهره گیری از اشتراکات ادیان توحیدی ، پیوند آموزه ها و مقدسات آنها را به فرصتی مهم برای اصلاح جامعه و حاکم ساختن صلح و همزیستی مسالمت آمیز تبدیل می کند.
از جمله تلاش های امام صدر تعامل با طوایف و پیروان مذاهب دیگر است. او در مقاطع مختلف نه تنها به گفتگو و ارتباط نزدیک با رهبران سایر طوایف می پردازد که حتی با حضور در کلیسا از خدا و انسان موحد و وظیفه او در جهان امروز میگوید. امام موسی صدر تولد مسیح را مناسبتی عادی که با پیامی کلیشه ای از کنار آن بگذرد نمیداند بلکه از آن برای حل چالش های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی لبنان استفاده میکند و تلاش میکند آتش خشم و سبوعیت که منجر به برادر کشی و جنگ های داخلی میشود را مهار کرده و زخم های برجای مانده از گذشته را التیام بخشد. یکی از ابتکارات امام صدر این است که در روزهایی شبیه به همین ایام به بهانه همزمانی عاشورای حسینی و میلاد مسیح با قرائت پیامی تلویزیونی در 1977/12/21 ارزشهای منبعث از این دو واقعه را به هم پیوند زده و پیروان دو آیین اسلام و مسیحیت را به ساختن جامعه ای آباد و آزاد دعوت میکند.
امام موسی صدر در بخشی از این پیام می گوید: « خداوند چنین خواست که لبنان پس از پشت سرگذاشتن محنت های خون بار خود، در خاطرات هجرت نبوی و عاشورا، به استقبال سال روز میلاد حضرت مسیح، میلاد ایمان و صلح و فد ا کاری و نیز پیشواز سال نو بشتابد تا مردم لبنان را بشارت دهد و در عقل و دل و سرزمینشان سپیده ای دیگر برای آینده رقم زند…
جاوادنگی و عظمت میهن، همانند جاودانگی سالروز ولادت حضرت مسیح و عظمت عاشورا تنها در گرو ارزش های انسانی است چرا که بدون آنها پیروزی به دست نمی آید . و بدون پایبندی به آنها، قهرمانی ها هیچ شکوهی ندارد…
ای کسانی که میلاد مسیح را جشن گر فته اید و ای کسانی که مقام شهید را ارج می نهید ما چه گزینه ای را انتخاب خواهیم کرد؟… برماست که به سرعت از فضای جنگ بیرون آییم. این جنگ تنها با توپخانه نبود. بلکه عقل ها و دل ها و زبان ها نیز در آن نقش داشتند. متاسفانه، در این میان عقل ها نیز به میدان آمدند و در کشیدن نقشه های جهنمی و به کارگیری ابزارهای تحریک گر و ویران کننده ابتکار نشان دادند و انحرافات و ستمگری ها را چنان تئوریزه و توجیه کردند که برخی از ما هیچ اقدامی را غیر موجه نمی شمرد، هر چند به دور از اصول انسانی و آداب و رسوم لبنان بوده باشد… زبان ها و قلم ها وارد جنگی شدند که در وحشیگری و ددمنشی از سلاحهای مرگ بار پیشی گرفت و دروغ بافتند و تهمت زدند و برخی را خوشنام و برخی را بدنام کردند و برخی مسائل را بزرگ جلوه دادند و برخی را کوچک و از مرز افکار گو بلز نیز فراتر رفتند… از این رو ویرانی های روحی و روانی در کشور ما فراتر از ویرانیهای مادی و عده مجروحان و قربانیان است و همین امر مسئولیت جدید و بزرگی در برابر رهبران و متفکران قرار میدهد…
این معضلات جز با عزم و اراده پولادین ما برای ساختن آینده خود و فرزندانمان بر طرف نمیشود عزم و اراده ای الهام گرفته از فداکاری مسیح(ع) و حسین(ع) …
باید با نو شدن سال هجری و میلادی ما نیز نو شویم و همانگونه که آن دو همزمان با هم نو شدند ما نیز عقل و جان و معلومات و سخنان خود را در محافل و روزنامه ها و دیگر جاها به یکباره تازه کنیم… اگر میخواهیم خود سرنوشتمان را رقم بزنیم و دوباره زمام امور را به د ست گیریم باید با همه ابعاد و جودی خود به سوی سازندگی و پیشرفت و جاودانگی حرکت کنیم . وگرنه دنیا ما را فرزندی سرکش به حساب می آورد و با ما قطع رابطه می کند.. مردم پاک لبنان چاره ای برای این بحران بیندیشید پیش از آنکه چاره اش دشوار شود و بدون درنگ عقل و دل خود را و جلسات و دیدارهای عمومی و خصوصی خود را از فضای جنگ بیرون ببرید… باید از توجیه کردن هر انحراف و لغزشی خواه با استناد دادن آن به نیروهای خودسر و خواه به بهانه معامله به مثل و یا دیگر بهانه ها و فلسفه تراشی هایی که عقل های نابغه ما در ست میکند بپرهیزیم… ما امانت خدا و امانت انسان را که همان همبستگی ملی فراگیر میان مسیحیان و مسلمانان است پذیرفته ایم.. ما الگوی عینیت یافته آینده جهان و صحنه ای نمونه از تمدن آینده آن هستیم. ما از این راه خشنودی پروردگار را به دست آوردیم و از دین او در برابر اتهاماتی که به آن زده بودند، دفاع کردیم ما همچنین به همزیستی خود پایبند خواهیم ماند و امانت گرانقدری را که در دست داریم، حفظ خواهیم کرد و با تمام توان فکری و عاطفی و نظامی به دفاع از آن خواهیم پرداخت و اجازه نمیدهیم تفکر صهیونیستی و نازی و فاشیستی و نزاد پرستانه در کشورمان رشد کند…»
4- پس از سالها چند مناسبت مذهبی در آستانه هم قرار گرفت. اربعین حسینی (ع) میلاد مسیح(ع) رحلت حضرت محمد(ص)، شهادت امام حسن(ع) و شهادت امام رضا(ع) اما دریغ از پیامی و یا اقدامی که بتواند از آموزه های مشترک این بزرگان برای اصلاح و کاستن از حجم عصبیت ها و افراطگری ها بهره ای ببرد. این افسوس زمانی مضاعف میشود که میبینیم این روزها لبنان هم با وجود چنین سرمایه ای گرفتار خشونت و عصبیت و افراطی گری شده است . ای کاش امام موسی صدر هر چه زودتر بیاید…
احمدرضا
تاریخ : 10 - مارس - 2014
یادداشت خوبی است. ای کاش جناب قزوینی بیشتر بنویسند .