یادی از یک روزنامه‌نگار محبوب
یادی از یک روزنامه‌نگار محبوب

این نوشتار سهام‌الدین بورقانی درباره پدرش – احمد بورقانی – است که در میان روزنامه‌نگاران چهره محبوبی بود و این روزها سالگرد کوچش به جهان باقی است.   به گزارش خط امام ، سهام‌الدین بورقانی فرزند مرحوم احمد بورقانی در روزنامه شرق نوشت: «روابط ادبیات و سیاست همواره خشونت‌آمیز بوده و من حیرانم که چگونه […]

این نوشتار سهام‌الدین بورقانی درباره پدرش – احمد بورقانی – است که در میان روزنامه‌نگاران چهره محبوبی بود و این روزها سالگرد کوچش به جهان باقی است.

 

به گزارش خط امام ، سهام‌الدین بورقانی فرزند مرحوم احمد بورقانی در روزنامه شرق نوشت: «روابط ادبیات و سیاست همواره خشونت‌آمیز بوده و من حیرانم که چگونه از ۲۰سالگی در حالی که شیفته ادبیات بودم نکته‌آموز عرصه سیاسی شدم و شد آنچه نباید می‌شد و آن وکالت مجلس بود. هرچه کوشیدم نتوانستم پا به وادی کلاسیک ادبیات بگذارم و برعکس در دنیای پلید کلاسیک سیاست جا باز کردم و البته برخلاف برخی ادعاها دریافتم که دنیای مستی و مستی‌زدگان ادبیات، فرهنگ و هنر چه پاک است و دنیای هوشیاری سیاست چه پلید و پلشت…»

 

این چند خط را از لابه‌لای دست‌نوشته‌های احمد بورقانی پیدا کردم و تا حالا بارها آن را خوانده‌ام و علاقه او را به عالم شعر و ادبیات عمیقا حس می‌کنم. با وجود اینکه پا به عالم سیاستی گذاشته بود که علاقه چندانی به آن نداشت و حتی بسمل‌شدن در آن را به جان خریده بود، اما همه تلاشش را می‌کرد که نقشش موثر باشد و صرفا حضوری بی‌دردسر و عادی نداشته باشد. در آخرین نطقی که در مجلس ششم خواند، گفت: «بر این باوریم روند اصلاح‌طلبی، آزادیخواهی و عدالت‌محوری به اتکای رای مردم و در چارچوب اندیشه‌ها و ارزش‌های دینی، آینده درخشانی را برای ایران رقم می‌زند. ما کوشیدیم بر پیمان خود با ملت استوار باقی بمانیم و به‌خاطر همه کوتاهی‌ها از ملت بزرگ ایران پوزش می‌طلبیم.»

 

در بحرانی‌ترین شرایط آرام و با‌انگیزه بود و حضوری پررنگ و موثر داشت؛ ‪کینه‌ها را فراموش می‌کرد و به‌راحتی می‌بخشید. این را همه کسانی که از نزدیک با او کار کرده‌اند تایید می‌کنند. او از قاضی مشهوری که این روزها کمتر آفتابی می‌شود آزارهای زیادی دیده بود اما می‌گفت حتی از او هم کینه‌ای به دل ندارم

 

در خبرگزاری جمهوری اسلامی، معاونت مطبوعاتی، مجلس شورای اسلامی و… به گواه همکارانش، همیشه خلاق و خوش‌فکر بود و ایده‌های جدیدی مطرح می‌کرد و هیچ‌وقت دست از مطالعه برنمی‌داشت. دفترچه‌های سیمی مختلفی را که همیشه همراهش بود، احتمالا بسیاری از دوستانش به یاد دارند که حاصل مطالعات و شب‌بیداری‌های متعددی بود تا با دست پر در جلسات مختلف حاضر شود و به همین دلیل همواره چند قدم از بقیه جلوتر بود.

 

هرقدر بخواهم به ویژگی‌های اخلاقی، نگرش‌ها و کارنامه گرانسنگ او اشاره کنم باز هم حرف‌های تازه‌ای برای گفتن هست. اما هنوز کارهای زیادی بر زمین مانده است که می‌تواند برای جامعه ما دستاوردهای زیادی به‌همراه داشته باشد. حمید هوشنگی و هادی خانیکی عزیز از یاران نزدیک بورقانی، در روزهای بعد از درگذشت او نوشتند که «تجربه احمد» تصویر او، در دایره بزرگ تلاش‌های گوناگون دورانی مهم است؛ در مطبوعات، دولت و در مجلس در حلقه نخبگان یا در میان مردم. احمد در همه‌جا با عشق زیست و با عقل گام زد و «تجربه احمد» جمع زیبای این دو در اندیشه و عمل سیاسی و اجتماعی است. احمد بورقانی قدیس نبود اما یکی از بهترین و عجیب‌ترین الگوها در میان چهره‌های سیاسی و فرهنگی تاریخ معاصر ماست. به قول هوشنگی باید چگونگی زندگی و شکل‌گیری شخصیت او را مجددا بازشناسی کنیم تا به‌صورت علمی به‌عنوان یک «مورد مطالعاتی» مورد توجه جدی قرار بگیرد تا شخصیتی مثل احمد در حجم و تعداد مقبول بازتولید شود و در گذرگاه‌های سخت، مملکت با ازدست‌دادن چنین انسان‌هایی، اینگونه تنها و مصیبت‌زده احساس ناامیدی نکند.

 

نکته آخر اینکه، جناب آقای روحانی در روزهای ابتدایی تشکیل دولت جدید در جایی اشاره کرده بود که برای گزینه معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به‌دنبال فردی مثل بورقانی می‌گردد. امیدوارم فردی که انتخاب شده بتواند در راه او قدم بگذارد و دغدغه‌های روزنامه‌نگارانی را که همیشه در سخت‌ترین شرایط کار کرده‌اند در نظر بگیرد و بستر مناسبی را برای کار فراهم کند. حالا بهترین فرصت پیش آمده تا بعد از بازگشایی خانه سینما، چراغ خانه روزنامه‌نگاران، یعنی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران -که به همت احمد بورقانی و تلاش‌های دوستانش شکل گرفته بود- دوباره روشن شود.

 

انشاءالله