فاجعه ي دولتين معجزه ي هزاره ي سوم و اقدامات میرحسین موسوي و مهدی كروبي
فاجعه ي دولتين معجزه ي هزاره ي سوم و اقدامات میرحسین موسوي و مهدی كروبي

به قلم : مهرداد گرمسيري گزارش صد روزه جناب آقاي روحاني كه در آن اشاراتي و فقط اشاراتي به عملكرد دولت پيشين وجود داشت از سوي منتقدين دولت ايشان و هواداران سابق و بعضا لاحق آقاي احمدي نژاد ، برتافته نشد و رييس جمهور دولت يازدهم به فرافكني متهم گرديد . همچنين گزارشات مكرر آقاي […]

به قلم : مهرداد گرمسيري

گزارش صد روزه جناب آقاي روحاني كه در آن اشاراتي و فقط اشاراتي به عملكرد دولت پيشين وجود داشت از سوي منتقدين دولت ايشان و هواداران سابق و بعضا لاحق آقاي احمدي نژاد ، برتافته نشد و رييس جمهور دولت يازدهم به فرافكني متهم گرديد . همچنين گزارشات مكرر آقاي تركان مشاور رييس جمهور و يا مصاحبه هاي امثال آقاي خرم وزير راه دولت اصلاحات نيز نتوانست بعضي را از خواب زمستاني بيدار كند – شايد به اين دليل مشهور كه : خوابيده را مي توان بيدار كرد اما كسي را كه خود را به خواب زده ، هرگز ! – اما ظاهرا گزارش نهادهايي رسمي مانند ديوان عدالت اداري و اخيرا ديوان محاسبات ويا صحبت هاي جناب آقاي ابوترابي نايب رييس مجلس شوراي اسلامي از مواردي محسوب مي شوند كه به آساني نميتوان آنها را ناديده گرفت . همانطور كه سايت وزين عصر ايران در حاشيه سخنان نايب رييس مجلس به درستي عنوان داشت كه : چرا گريه كنيم ؟ رسيدگي و مجازات كنيم . در اين روزها كه عمق فاجعه ي بر جاي مانده از دولتين معجزه ي هزاره ي سوم بر عام و خاص عيان گشته – وخدا كند كه فراموش نشود ! – با خود مي انديشم كه اگر اين تفكر و جريان در دولت يازدهم نيز تداوم مي يافت چهار سال ويا حتي هشت سال پس از اين چه سرنوشتي در انتظار كشور بود ؟ شايد مهمترين مانع بر سر راه تداوم جريان احمدي نژاد درقوه مجريه ، ايجاد مانع بر سر راه دولت دهم در اجراي مرحله ي دوم هدفمندي يارانه ها از سوي نظام بود و نه رد صلاحيت مشايي .

بدون ترديد احمدي نژاد در پي آن بود تا با اجراي مهمترين پرده ي نمايش مردم فريبي در مرحله ي دوم هدفمندي يارانه ها با پرداخت دويست هزارتومان به هر نفر بقاي جريان خود را در دولت يازدهم تضمين كند . اگر اين اتفاق مي افتاد ، كشور كه اينك تا زانو در باتلاق يارانه ها – به تعبير حضرت آيت الله مكارم شيرازي – گرفتار است در چهار سال آينده تا گردن در اين باتلاق فرو مي رفت .

اما اينها چه ربطي به اقدامات آقايان موسوي و كروبي دارد ؟ خواهم گفت . آقايان موسوي و كروبي از همان ابتداي ورود به عرصه ي انتخابات رياست جمهوري مي دانستند پاي در چه عرصه ي پر بلايي نهاده اند حتي اين را به يكديگر نيز يادآوري مي نمودند . آنها در رقابتهاي انتخاباتي و به ويژه منا ظره ها به همان ميزان كه ملاحظه ي نظام را مي كردند در برابر احمدي نژاد بي هيچ ملاحظه و مصلحت انديشي به مقابله پرداختند .

در بد بينانه ترين قضاوت ، بي ترديد بخش قابل توجهي از ايستادگي و پايداري موسوي و كروبي بر مواضعشان ، ريشه در احساس خطر نسبت به جريان احمدي نژاد داشت ونه به چالش كشيدن نظام . يادمان نرود پس از تشكيل دولت دهم ، رييس دولت مدام بر راي 24 ميليوني خود تاكيد مي نمود و چه بسا اگر پيروزي او از سوي رقبايش به رسميت شناخته مي شد آن اعتماد به نفس كاذب و ويرانگر كشور را به ورطه هاي هولناكي مي انداخت .

شايد عده اي براين باور باشند كه اقدامات موسوي و كروبي موجب تضعيف كليت نظام گرديد و همين ضعف موجب شد تا احمدي نژاد احساس قدرت كرده و با بي اعتنايي به قانون و هنجارشكني در روابط بين اركان قدرت در حاكميت ، به يكه تازي دست زده و اقدامات غير قابل پيش بيني را در پيش گيرد . حتي اگر اين تحليل را هم درست بدانيم اين بدين معني است كه عملكرد موسوي و كروبي تنها موجب شد تا احمدي نژاد دست خود را زودتر از موعد رو كند وبه قول رييس مجلس شخصيت خود را نشان دهد ، چه بسا اگر نظام ديرتر به كشف روحيات، ويژگي ها و اهداف آقاي احمدي نژاد نائل مي شد ، خسارت هاي حاصله به مراتب بيشتر از امروز مي بود . از اين منظر نيز ما به موسوي و كروبي مديونيم . البته عده اي همچون آقاي احمد توكلي بر اين باورند كه اگر مهندس موسوي به جاي در پيش گرفتن مشي اعتراضي ، راي 14 ميليوني خود را سرمايه ي يك حزب سياسي مي ساخت او اكنون رييس جمهور دولت يازدهم بود ! خدا مي داند .

اما تجربه ي آقاي كروبي پيش روي ماست كه وقتي اعتراضات خود پس از انتخابات نهمين دوره ي رياست جمهوري را پي نگرفت وبا تشكيل حزب به فعاليت حزبي روي آورد ، راي 5 ميليوني اش در دوره ي نهم به راي سيصد هزاري دوره ي دهم تبديل شد ! ضمن آنكه آقاي كروبي مخالفاني هم همچون آقاي توكلي نداشت كه عنوان دارند : راي به احمدي نژاد را حرام مي دانستم اما به دليل خطر موسوي ، با احمدي نژاد مخالفت نكردم ! جل الخالق ! آقاي توكلي از سوي ديگر آقاي موسوي را به تشكيل حزب و نقد دولت احمدي نژاد و شركت در انتخابات يازدهم دعوت مي كند ! يعني موسوي سال 88 خطر بود اما موسوي 92 نه ؟! برادر عزيز چرا هزينه اي كه كشور در چهار سال گذشته پرداخت را در محا سبات خود وارد نمي كنيد ؟ شايد آقاي موسوي هم همين را مي دانست كه اگر دولت احمدي نژاد چهار سال ديگر فرصت بيابد كشور را در باتلاقي فرو خواهد برد كه بيرون آمدن از آن كا ر آساني نخواهد بود .

علي اي حال حتي اگر آقايان موسوي و كروبي در حوادث پس از انتخابات اشتباهاتي هم داشتند بصيرت آنان در پيش بيني عملكرد احمدي نژاد كه امروز نقل محافل كارشناسي و نظارتي است ، جبران آن اشتباهات خواهد بود . به قول معروف اين به آن در ! با اصرار بر توبه راه رفع حصر دشوار مي شود . خيلي هايمان بايد توبه كنيم ، توبه اي الهي ونه سياسي ، در خلوتمان با خدا و براي آخرت ونه در مقابل دوربين و براي زخارف دنيا . امر توبه را به خدا واگذار كنيم ودر امر دنيا و سياست يا بگذاريم و بگذريم ويا محاكمه ا ي رسمي و علني بر پاي داريم . هر چند كه گزارشات اين روزها از وضع كشور نشان مي دهد كه گذشت ارجح است .

مهرداد گرمسيري – 8/2/93