شریعتی و آینده فکر ایرانی / اثرگذارترین جامعه‌شناس ایرانی
شریعتی و آینده فکر ایرانی / اثرگذارترین جامعه‌شناس ایرانی

نوشته‌هایم بر سه گونه‌اند: اجتماعیات، اسلامیات و کویریات. آنچه تنها مردم می‌پسندند اجتماعیات و آنچه هم من و هم مردم اسلامیات و آنچه خودم را راضی می‌کند و احساس می‌کنم که با آن نه کار- و نه نویسندگی، که زندگی می‌کنم کویریات. شریعتی، کویر یک روز قبل از روز بزرگداشت شریعتی نشست چهارشنبه 28 خرداد […]

نوشته‌هایم بر سه گونه‌اند: اجتماعیات، اسلامیات و کویریات. آنچه تنها مردم می‌پسندند اجتماعیات و آنچه هم من و هم مردم اسلامیات و آنچه خودم را راضی می‌کند و احساس می‌کنم که با آن نه کار- و نه نویسندگی، که زندگی می‌کنم کویریات. شریعتی، کویر

یک روز قبل از روز بزرگداشت شریعتی نشست چهارشنبه 28 خرداد ماه انجمن جامعه شناسی ایران میزبان جمعی از استادان فلسفه و جامعه شناسی بود. اما گویی میزبان اصلی نشست نه انجمن جامعه‌شناسی بلکه مهم‌ترین چهره روشنفکری کشور دکتر علی شریعتی بود. شخصیت کاریزماتیک شریعتی به گونه‌ای است که هر جا که نامی از وی به میان می‌آید، جمعی از اهل فکر را گرد هم می‌آورد از این رو نشست مذکور که به اندیشه‌های اجتماعی شریعتی و نقش آن در آینده می‌پرداخت، خالی از این لطف نبود و استادان نام آشنایی هم چون دکتر تقی آزاد ارمکی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، دکتر هادی خانیکی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی، دکتر علی رضاقلی جامعه‌شناس و استاد دانشگاه و دکتر حسن محدثی جامعه‌شناس و عضو انجمن جامعه‌شناسی و دکتر فرشاد مؤمنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و جمعی دیگر از استادان حوزه فلسفه و جامعه‌شناسی حضور داشتند.

عنصری تاریخی تا کنشگری فعال
پیرامون جایگاه و نقش شریعتی در جغرافیای فکری کشور همواره منازعاتی حاکم بوده است. برخی برای شریعتی نقشی در تحولات اجتماعی قائل نیستند اما گروهی دیگر بسیاری از این تحولات را متأثر از افکار شریعتی می‌دانند، از این رو دکتر تقی آزاد ارمکی سخنرانی خود را با ارائه دیدگاه سومی که در میانه این دو طیف قرار می‌گیرد، آغاز کرد و هر گونه دیدگاه افراطی در این زمینه را رد کرد. به اعتقاد وی بحث‌های شریعتی از تحولات شیعه و اسلام در بحبوحه دهه 40 و 50 بر نقش اندیشه او در ساخت انقلاب صحه می‌گذارد با این حال این بدان معنا نیست که تمام نیروهای اجتماعی انقلاب متأثر از اندیشه او باشند.
گذشته از اثرگذاری اندیشه‌های شریعتی نشست مذکور بر نقش شریعتی در اندیشه فردا متمرکز شده بود، از این رو استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، ضمن اشاره به این که شرایط امروز جامعه ایرانی نسبت به گذشته تغییر کرده است، معتقد بود بازگشت شریعتی به جغرافیای کشور به عنوان یک متفکر کانونی مختصات فردای ایران را رقم خواهد زد و گفت: « در آینده همه شریعتی را عنصر تاریخی می‌دانند تا یک کنشگر فعال و آنچه که از وی روایت می‌شود، متنی تاریخی برای طراحی یک جریان اجتماعی است. این در حالی است که باید در نظر داشت که فردای ایران شرایط بسیار متفاوتی با امروز دارد همان‌گونه که حال ایران شرایط متفاوتی با گذشته داشته است.»
از این رو وی آینده اندیشه شریعتی برای جامعه ایرانی را تنها به عنوان متنی تاریخی ‌دانست که میزان رجوع به آن را شرایط پیش رو رقم خواهد زد.
طراح نسخه‌ای ایدئولوژیک
دکتر علی رضا‌قلی که از مخاطبان همیشگی سخنرانی‌های دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد بود، تفکرات استادش را تلنگری برای دانشجویان مذهبی می‌دانست که در آن روزها دانشگاه را تنها جولانگاه نیروهای کمونیستی و چپگرا می‌دیدند از این رو به اعتقاد وی شریعتی با طراحی نسخه‌ای ایدئولوژیک سطح آگاهی دانشجویان را ارتقا داد و امکان دیالوگ مذهبیون با دیدگاه‌های چپ را فراهم کرد.
دکتر رضا قلی دغدغه اصلی استادش را ارائه راهکاری برای برون رفت از عملکرد ضعیف اقتصادی و سیاسی کشور دانست و در این زمینه گفت: « شریعتی می‌خواست با بازسازی دین و ایدئولوژی این مسأله را حل کند و در زمان خود توانست به آن جامه عمل بپوشاند.» وی معتقد است شریعتی در مقام احیاگر دینی توانسته به این امر نائل آید. اما سخنرانی رضا قلی تنها به مرور اثرگذاری افکار استادش در گذشته اختصاص یافت و پیرامون این که چقدر این دیدگاه‌ها برای آینده می‌تواند مثمر باشد، بحثی ارائه نکرد.
دغدغه‌مند توسعه
فرشاد مؤمنی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی هم ضمن هم داستانی با رضاقلی سخنرانی خود را در ادامه صحبت‌های او و در پاسخ به این سؤال آغاز کرد که جرقه‌های اندیشه توسعه از چه زمانی در ایران زده شد؟ او نیز دغدغه شریعتی را برون رفت از مسائل اقتصادی و سیاسی می‌دانست.
وی ضمن اشاره به فعالیت‌های بزرگانی چون شهید مطهری در این زمینه تیر کین دشمنان را مانع اندیشه ورزی وی دانست. از این رو معتقد بود شریعتی که در جلد چهارم مجموعه آثارش « بازگشت به خویشتن» را مطرح می‌کند، در ایجاد جرقه‌های توسعه در ایران نقش برجسته‌ای دارد.
دکتر مؤمنی معتقد است برای رفع سوء تفاهم‌های احتمالی در آرای توسعه‌ای شریعتی باید وجوه معرفت‌شناختی و متدولوژیک او را از هم جدا کرد و بر این باور است که به شریعتی تنها از منظر متدولوژیک آن هم به این خاطر که در زمان او دو پارادایم نوسازی و وابستگی حاکم بودند، نقد وارد است. بنابراین طبیعی است که فردی مانند شریعتی دیدگاه انتقادی نسبت به نوسازی داشته باشد و بر این باور است که باید تلاش‌های علمی شریعتی منصفانه بررسی شود.
دکتر ارمکی در پاسخ به دو سخنران پیشین معتقد بود دغدغه شریعتی اصلاً نوسازی نبوده و سؤالش درباره عقب‌ماندگی است و از آن جا که روشنفکری اسلامی است، تفکرش مبتنی بر حذف رقیب بویژه مارکسیسم طبیعی به نظر می‌رسد.
اثرگذارترین جامعه‌شناس ایرانی
دکتر هادی خانیکی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و از دیگر شاگردان شریعتی استادش را در سه حوزه سیاست، دانشگاه و روشنفکری با نام شریعتی علمی، شریعتی روشنفکر و شریعتی انقلابی معرفی کرد و اظهار داشت که به عنوان اثرگذارترین جامعه‌شناس ایرانی کمتر به شریعتی پرداخته شده است. او مسأله اجتماعی شریعتی را باز کردن دایره ذهنی ایرانیان در مواجهه با دنیای مدرن دانست که با وجود تأکیداتی که بر مقوله‌های جامعه‌شناختی داشت، از زبانی قوی برای تفسیر قواعد جامعه‌شناختی برخوردار نبود. وی درباره این که عقاید شریعتی در آینده چه جایگاهی خواهد داشت، افزود: «باید شریعتی را در یک چارچوب گفتمانی فهمید و در زمان خود سنجید. اگر شریعتی امروز بود در کجا قرار می داشت آیا مانند سارتر بیانیه مطالبه از حکومت می‌نوشت یا به عنوان یک سیاستمدار در قدرت قرار می‌گرفت یا برای نوشتن نصیحت‌الملوک تلاش می‌کرد.> بنابراین وی نیز اثرگذاری اندیشه‌های استادش را نخست به فهم گفتمان مسلط در هر دوره و این که اگر در این گفتمان قرار می‌گرفت چه استراتژی را بر می‌گزید، منوط ‌کرد. حقیقت این است که کارآمدی و ناکارآمدی هر اندیشه را نمی‌توان خارج از بافتی که در آن قرار می‌گیرد در نظر گرفت.
اندیشمندی با عقلانیت تاریخی
دکتر بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی که کتابی را با عنوان «شریعتی و آینده تفکر ما» روانه بازار نشر کرده و اساساً موضوع این نشست هم متناظر با رویکرد این کتاب برگزیده شده بود در بخش دوم دغدغه خود از نگاشتن کتاب را انحطاط تاریخی روشنفکران و ضرورت بازگشت اندیشه‌های شریعتی دانست. او انحطاط جریان روشنفکری در ایران را به سه عامل محدود کرد؛ که نخستین آن درک نکردن رابطه تفکر و سنت است.
او گفت: « تفکر را نمی‌توان از صفر آغاز کرد و شک دکارتی یک توهم محض است و تخریب متن به جای دیالوگ نشانه انحطاط جامعه روشنفکری است.»
وی مقلدی بودن روشنفکران را از دیگر نشانه‌های انحطاط دانست و سومین عامل انحطاط را مواجهه ایدئولوژیک معرفی کرد و افزود: «ایدئولوژی وقتی جای تفکر را بگیرد تفکر اصیل سرکوب می‌شود. و جریان روشنفکری یکی از سرکوبگران بحث متافیزیک و حکمی است. متأسفانه امروزه هر متفکری که مخاطبان را دعوت به سنت تاریخی کند دچار خشم روشنفکران می‌شود.»
از این رو عبدالکریمی بر این باور بود که وضعیت روشنفکران با سیاسیون و سنت‌گرایان چندان تفاوتی نمی‌کند چرا که تنها با عقل انتزاعی می‌اندیشند و مدام از آزادی سخن می‌گویند در حالی که تنها با گفتن، آزادی محقق نمی‌شود. اگر روشنفکران به این موضوع توجه داشتند ارزش بیشتری برای شریعتی که با عقل تاریخی می‌اندیشد، قائل بودند.
اسطوره‌زدایی از شریعتی
دکتر حسن محدثی هم ضمن اشاره به این که شریعتی شناسی امروز به نحو رسمی و غیررسمی در جامعه ما شکل گرفته است، گفت: « ما با سه نوع شریعتی شناسی مواجهیم. برخی از کسانی که درباره شریعتی کتاب نوشته‌اند، معتقدند او بخشی از گذشته تاریخی ماست. شماری دیگر شریعتی و آثارش را تا به امروز ادامه داده‌اند و افرادی مانند عبدالکریمی و آقاجری معتقدند شریعتی متفکر فرداست و باید برای ساختن آینده به افکار او چنگ بزنیم. من با این گروه با وجود نقدهایی که به آن‌ها وارد است، احساس همدلی بیشتری دارم.»
وی معتقد بود افرادی که به شریعتی تعلق خاطر دارند، منتقدان را به نخواندن آثار شریعتی متهم کرده و در این زمینه عقاید قالبی مطرح می‌کنند که این چیزی جز اسطوره پردازی نیست و ما چنانچه اندیشه خوبی در شریعتی دیدیم باید به آن عمل کنیم.
نشست «اندیشه‌های اجتماعی شریعتی» در حالی به پایان رسید که مخاطبان این جلسه نقدهایی را به سخنرانان وارد کردند و معتقد بودند که نشست به نوعی به مرور خاطرات گذشت و انتظار داشتند که حرف‌های تازه تری در رابطه با شریعتی زده می‌شود.

گزارش از حسین محمدی / ایران