خط امام : در هفتهها و ماههای گذشته خبرهایی مبنی بر سوء استفاده جنسی برخی ناظمان و معلمان مدارس در تهران منتشر شده و واکنشهای مختلی را بر انگیخته است. به نظر میرسد با انتشار اخبار این چنینی و تمرکز برخی رسانه ها خارجی بر آن و واکنشهای اجتماعی متعاقب آن بهدلیل اهمیت موضوع ذکر […]
خط امام : در هفتهها و ماههای گذشته خبرهایی مبنی بر سوء استفاده جنسی برخی ناظمان و معلمان مدارس در تهران منتشر شده و واکنشهای مختلی را بر انگیخته است. به نظر میرسد با انتشار اخبار این چنینی و تمرکز برخی رسانه ها خارجی بر آن و واکنشهای اجتماعی متعاقب آن بهدلیل اهمیت موضوع ذکر نکاتی چند خالی از فایده نباشد.
به گزارش خط امام ، «عصر ایران» با این مقدمه، نکات ذیل را برشمرد:
1- مساله کودکآزاری و سوءاستفاده جنسی از کودکان، متاسفانه پدیدهای رایج و جاری در همه جای جهان است و به طور طبیعی کشور ما هم از این مساله مستثنینیست. بنابراین با توجه به این واقعیت نمیتوان این انتظار را داشت که شاهد وجود و بروز چنین پدیدهای در جامعه و در بین اقشار و صنوف مختلف نباشیم.
2- وجود و بروز یک بزه و خطا به هیچ عنوان دلیلی بر این نیست که مرتکب عمل و بزه مزبور را ضرب در صنف و شغل آن کنیم و چنین نتیجه بگیریم که “همه صنففلان آلودهاند.” درست است که به قول شاعر: چو از قومی یکی بیدانشی کرد / نه که را منزلت ماند نه مه را، اما شاعر با این شعر اتفاقا میخواهد تاثیربرداشتهای سطحی عوام را یادآور شود و هشدار دهد که مراقب باشید خطایی ازشما سر نزند چون ممکن است علاوه بر خودتان آبروی ایل و طایفه یا ملتتان راهم ببرید.
اشاره به این موضوع بدیهی از این جهت بود که حساسیتهای خاصی هم از طرفجامعه معلمان و هم از طرف مسئولان آموزش و پرورش روی رسانهای شدن اخباراینچنینی وجود دارد، در حالی که به گمان راقم این سطور این حساسیت تا حدود زیادی کاذب و نادرست است.
3- شاید جمله “معلمی شغل انبیاست” را همه مردم کشورمان نه یک بار بلکهدهها و صدها بار در دیوارنوشتههای مدارس و در معابر عمومی سطح شهر دیده و خوانده باشند. دهههاست که این جمله درست بنیانگذار جمهوری اسلامی دربارهشغل معلمی و تفسیرهای بعضا اشتباه و برداشتهای نادرست از این جمله سببایجاد سوء تفاهماتی هم در جامعه و هم در بین قشر و صنف معلمان شده است. “معلمی شغل انبیاست” یک گزاره و جمله درست است اما برخی با مستمسک قراردادن این جمله درست امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی، برداشتها وتفسیرهای نادرستی از آن ارائه میکنند که به فرموده مولای متقیان علی (ع) در جنگ صفین مثال “کلمه حق یراد به الباطل” (جمله حقی که برداشتهای باطلیاز آن میشود) شده است.
برخی معلمان و فعالان صنفی جامعه معلمان کشورمان از این جمله این برداشت را ارائه میکنند که معلمی شغلی مقدس است و به طور طبیعی نباید به این صنفمقدس و منزه “از گل نازکتر گفت”. این دیدگاه سبب میشود وجود و بروزمسائلی همچون سوءاستفاده جنسی از دانشآموزان لاپوشانی شود و انتشار خبرهای مربوط به آن به دلیل مخدوش شدن این چهره مقدس با نارواداری برخی از فعالان این قشر مهم و زحمتکش با “ابروی گرهشده” این قشر روبهرو شود!
نکته دیگر اینکه همان طور که پیشتر نیز اشاره شد وجود یک بزه و خطا در یکصنف به هیچ عنوان دلیلی بر تعمیم دادن آن به همه آن صنف نخواهد بود. معلمیهم به طور طبیعی از این قاعده مستثنی نیست. چه بسیارند معلمان زحمتکشی کهبا کمترین چشمداشت مالی عاشق شغل و حرفه خود هستند و نگاهی پدروار بهشاگردان و دانشآموزانشان دارند و طبیعی است در میان خیل عظیم جامعهمعلمان، اندک افراد بیمار و مسالهدار هم باشند که در هیچ زمانی و در هیچجامعهای و به هیچ شکلی نمیتوان جلوی اقدامات بعضا فاجعهبار آنها را گرفت و تنها میتوان شرایطی فراهم کرد که بروز این قبیل اتفاقات ناگوار بهحداقل خود برسد که اتفاقا رسانهای شدن این قبیل موضوعات، حساسیتخانوادهها نسبت به آن و ارائه بحثهای کارشناسان در این زمینه و در نهایتتمهیدات مسئولان و تصمیمگیران میتواند بروز و ظهور این پدیده شوم درمدارس کشورمان را به حداقل خود برساند و رسانهای شدن این موضوعات روی اینموضوع تاثیرات مثبتی نیز دارد.
علاوه بر مغلطه تفسیر نادرست “معلمان انبیا هستند و همانند آنها معصوم ازخطا”، تفسیر نادرست دیگری که از جمله “معلمی شغل انبیا است” وجود دارد ایناست که چون معلمان شغل انبیایی دارند پس جیب و دهان و خرج خانواده و مشکلات مالی و … ندارند و مانند بسیاری از انبیا باید با زهد و با کمترین حق وحقوق کار کنند. هزاران نفر از آنها باید بلاتکلیف بمانند و طی فرایندحقالتدریسی آنها تا استخدام رسمیشان گاه سالها و دههها طول بکشد.
در قالب این برداشت نادرست نیز چون معلمی شغل انبیاست پس معلمان مسائل شیک و امروزی چون مطالبات صنفی و … نباید داشته باشند و هر معلمی که در اینراستا فعالیت کند باید هزینههای زیادی بپردازد. این تفسیر و در واقع سوءبرداشت از “معلمی شغل انبیا” نیز نادرست و گاه مصیبتبار است.
معلمی شغل مهمی است که بخش مهمی از تعلیم و تربیت آیندهسازان کشور را برعهده دارد اما تنها بخشی نیست که آیندهسازان را تربیت میکند بلکه پیش ازمعلمها این خانوادهها و بهویژه مادران و پدران هستند که سنگ بنای تربیتفرزندانشان را میگذارند و نظام آموزشی به طور عام و معلمان به طور خاصتکمیلکننده و یاریگر خانوادهها برای تربیت فرزندانشان و یا آیندهسازانکشور هستند.
در قالب این نگاه جمله “معملی شغل انبیاست” نه به معلمها جایگاه مقدسمیبخشد و نه سبب میشود حقوق صنفی و مطالبات طبیعی آنها زیر آوار این قبیل تعارفات مدفون شود و به چشم نیاید.
معلمی شغل مهمی است و حساسیت خانوادهها روی موضوع وقوع موارد سوء استفادهجنسی در برخی مدارس طبیعی است چون خانوادهها فرزندان نابالغ خود را بااطمینان به مدارس و مسئولان آنها ساعتها به این محیطها میفرستند و بهطور طبیعی نباید درباره احتمال سوءاستفاده جنسی از فرزندانشان نگرانی داشته باشند.
اما همان طور که اشاره شد مساله کودکآزاری پدیدهای رایج در همه جهان و در میان همه حرف و مشاغل است و اتفاقا شاید در میان معلمان موارد اینچنینیبسیار کمتر باشد چون در میان این قشر زحمتکش از جامعه به دلیل وجودشاخصهایی چون اخلاق و سطح سواد و … امکان بروز این موارد پایینتر است.
در جمعبندی موضوع باید حساسیت افکار عمومی و خانوادهها را نسبت به اینپدیده به فال نیک گرفت و این حساسیت نشان میدهد که نسلهای جدید پدر ومادرهای ایرانی به دلیل سطح سواد و دانش بالاتر و نیز به دلیل اهمیت بیشتری که روی موضوع تربیت و روحیات فرزندانشان دارند، به طور جدیتری پیگیر اینقبیل مسائل هستند.
از سوی دیگر باید بر این نکته نیز تاکید کرد که متاسفانه سوءاستفاده جنسیاز کودکان پدیدهای رایج در همه جای دنیاست و اتفاقا در بسیاری از کشورهایقانونمدار، شدیدترین مجازاتها پس از مسائلی از قبیل جنایات و آدمکشی، روی این موضوع وضع میشود.
و نکته پایانی اینکه معلمی شغل انبیا است نه معلمان انبیا هستند و نه بایدانتظار داشت همه جامعه معلمان همچون انبیا مصون از خطا و گناه باشند و یامثل بسیاری از انبیا به نانی بسازند و دم نزنند.
باید به هر مشکل و پدیده اجتماعی به اندازه وزن، ارزش و اهمیت آن بها دادهشود و به جای مصلحتاندیشیهای بیمورد، باید روی این موضوع با کارشناسان گفتوگو کرد و به دنبال یافتن پاسخ این سوال بود که چه میشود کرد تا وجود و بروز مسائل اینچنینی را در مدارس کشور به حداقل خود رساند