53 میلیارد دلار صرفه جویی از محل اجرای کارت هوشمند سوخت
53 میلیارد دلار صرفه جویی از محل اجرای کارت هوشمند سوخت

خط امام : آیا می توان با بهرمندی از ابزارهای نوین تکنولوژی در حوزه های گوناگونی از جمله آی تی ، فنآوری اطلاعات روند پر شتاب مصرف و بحران مدیریت منابع را سامان داد ؟ آیا با بکارگیری ابزار های که از مشخصه های ذاتی آن شفافیت در کنترل و صحت در اندازه گیری است […]

خط امام : آیا می توان با بهرمندی از ابزارهای نوین تکنولوژی در حوزه های گوناگونی از جمله آی تی ، فنآوری اطلاعات روند پر شتاب مصرف و بحران مدیریت منابع را سامان داد ؟

آیا با بکارگیری ابزار های که از مشخصه های ذاتی آن شفافیت در کنترل و صحت در اندازه گیری است می توان بحران های را که در نحوی مصرف آب ، برق و …. وجود دارد را مدیریت کرد ؟

این پرسش ها و بسیاری سوالات دیگر دلیلی شد تا در اطراف خود به دنبال نمونه موفقیت آمیزی باشیم از بهرگیری هدفمند و هوشمندانه از دانش روز جهت کنترل و مدیریت بحران های که جامعه با آن از یک سو و دولت ها از سوی دیگر دست به گریبان اند.

قطعا طرح کارت هوشمند سوخت به عنوان اولین تجربه ملی به منظور کنترل و مدیریت مصرف در بخش سوخت با در نظر گرفتن ابعاد عملیاتی آن ، حساسیت موضوع سوخت و اثرگذاری های چندگانه آن در حوزه های اقتصادی ، اجتماعی و امنیتی نمونه ای موفق و قابل استناد می باشد.

همین امر دست مایه ای شد تا گفت وگوی تخصصی پرونده این ماه پایگاه اطلاع رسانی خط امام پیرامون اصلاح الگوی مصرف ، مدیریت منابع را با مهندس داور نظری اردبیلی یکی از مدیران جوان در این پروژه ترتیب دهیم .

تخصص اصلی او در زمینه دولت الکترونیک و به طور کلی معماری فناوری اطلاعات در حوزه انرژی است. وی اولین مدیر پروژه معماری سازمانی در کشور است که در سال 82 به عنوان پایلوت در استان گلستان کلید خورد. اگرچه فعالیت های ان دوره اش به دلایلی نظیر تغییر دولت هشتم و بی اهمیتی دولت نهم به فناوری اطلاعات به نوعی ناقص ماند،اما او امروز همچنان به فعالیت های دیروزش اعتقاد دارد .

در میانه صحبت هایش از مدیریت اش بر پروژه شهر الکترونیک پرند در دولت اقای خاتمی می گوید؛ پروژه ای که قرار بود به پیروی از مدل مالزیایی مهاتیر محمد، شهر الکترونیکی کوچکی در کنار پایتخت راه اندازی شود که به دلیل تغییر دولت و اغاز کار دولت نهم تا امروز متوقف مانده است. مهندس نظری که هم اکنون مشاور کارت هوشمند سوخت است ، معتقد است ابزار آی تی می تواند نقش های بسیاری را در زمینه صرفه جویی انرژی و منابع و نیز توسعه ملی ایفا کند.

در ادامه گفت و گوی پایگاه اطلاع رسانی خط امام با وی را بخوانید:

آقای نظری فنآوری اطلاعات چه نقشی در توسعه ملی دارد که ما از آن غافل هستیم؟

این موضوع را می توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد. در اقتصادهای دانایی محور، آی تی هدف توسعه است. یعنی ما در نظر داریم دانش و نرم افزار تولید کنیم و صنعت نرم افزار برای ما به عنوان یک هدف مطرح می شود. برنامه های توسعه ای ما چنین هدفی را دنبال نمی کند . اقتصاد مبتنی بر دانش در برنامه چهارم توسعه در کشور ما مطرح شد ولی متاسفانه در حد شعار باقی ماند. باید بگویم در کشور ما اقتصاد دانش بنیان شکل نگرفته است و برنامه پنجم توسعه هم چنین چیزی را به عنوان هدف قرار نداده است. در اقتصادهای دانش بنیان،آی تی یکی از اهداف اقتصاد است ، اما در اقتصاد های جهان سوم آی تی تنها ابزار توسعه است و جزو اهداف نیست و اینگونه ایفای نقش می کند. به این معنا که کشور ما اگر محور توسعه را انرژی قرار بدهد یا نفت یا کشاورزی، در تمام ابعاد آی تی نقش ابزار خودش را می تواند ایفا کند. برای مثال ، کشوری که با مسائل و مشکلات زیادی دست به گریبان است، مسائل کلانشهرها، مشکلات زیست محیطی و غیره . حل این مسائل را در برنامه های توسعه ای خود هدفگذاری می کند و بدیهی است که از ابزار فناوری اطلاعات برای حل مسائل هدفگذاری شده بهره می برد و این بدون شک یکی از قویترین ابزارهایتوسعه است. ما سال ها بود که صحبت از نبود الگوی مصرف در حوزة انرژی می کردیم، باید اشاره کنم که الگوی مصرف ما در زمنیه های آب، برق، بنزین، گاز و غیره غلط است و در تمام برنامه های توسعه اول تا چهارم در مورد این که این الگوی مصرف باید مورد توجه قرار بگیرد بحث شده اما به دلیل این که ما ابزار قدرتمندی برای این نداشتیم ، همیشه ناموفق بوده ایم.

در مورد مصرف بنزین و در راستای مدیریت مصرف این سوخت با ارزش، فعالیت هایی انجام شد که شما به عنوان مشاور در آن فعالیت داشتید. در خصوص این طرح عظیم ملی قدری توضیح دهید؟

مصرف بنزین در کشورما، بین سال های 60 تا اواخر دهه 70 یک روند رو به رشد قطعی داشته است و از انتهای دهه 70 تا اواسط دهه 80 این روند رو به رشد، غیر قابل پیش بینی تر پیش رفت ، یعنی یک شتاب در مصرف بنزین رخداد که نشان دهندة وضعیتِ بد در شاخصِ شدتِ انرژی بود. آن زمان پروژه ای به عنوان کارت هوشمند سوخت به عنوان یک پروژه ملی در حوزة آی تی شکل گرفت تا برای حل مسئله افزایش بی رویه مصرف بنزین و متعاقب آن افزایش افسارگسیخته واردات، از راه حل مبتنی بر تکنولوژی بجای راه حل های تبلیغاتی و زیرنویسهای تلوزیونی بهره گرفته شود. در این زمینه قبل از ابزار آی تی از ابزار فرهنگسازی ، سیاست گذاری و ابزار های انسانی به اندازه کافی استفاده شد ولیکن این ابزارها ناکارآمد بودند و اثری در روند شتابنده مصرف بنزین نداشتند . تصمیم بر این شد که ابزار تکنولوژی مورد استفاده قرار گیرد و در عمل هم اثبات گردید که این ابزار برای تحقق اهداف توسعه ای یک کشور( به دلیل ماهیت آن) از قویترین ابزارها است.

چه سیاست هایی برای اجرای این طرح داشتید و چه زیر ساخت هایی سخت افزاری را تغییر دادید؟

ما برای یک سیاست مشخص ابزار مشخصی را تعیین کردیم و برای معضل توزیع نامتوازن سوخت از یک معماری انعطاف پذیر و تجربه نشده ای در کشور بهره بردیم. برای هر خودرو یک کارت سوخت تعریف گردید و کل توزیع بنزین بر اساس یک الگوی نرم افزاری سهمیه بندی شد.خودروها کلاس بندی شدند و کارت ها صادر شد. آن زمان تعداد کارت ها حدود 18 میلیون بود در صورتی که کارت های کل بانکها در سال 85 به 10 میلیون هم نمی رسید، به نوعی باید گفت این پروژه بزرگترین پروژةآی تی خاورمیانه در آن زمان بود. 30 هزار پوز بر روی نازل های سوختگیری نصب شد و قطعات قدیمی و سخت افزاری تغییر داده شد که این خود یک چالش فنی سنگین برای ما بود. همچنین بانک های کشور کارتهایشان مگنت بود و هیچکدام مجهز به چیپ برای قرار دادن سیستم عامل و برنامه نرم افزاری نبودند . بنابراین تجربه نوینی در کشور شکل گرفت که تجربیات آن برای کارتهای هوشمند بعدی که در کشور در برخی سازمانها مورد استفاده قرار گرفت مغتنم و مبارک بود .

از این تجربه آی تی در کشورمان چه جزییات دیگری را در ذهن دارید؟

این اولین پروژة فناوری اطلاعات بود که در کشور با این مقیاس تعریف گردید و همانطورکه گفته شد هیچ تجربه مدون قبلی هم در کشور وجود نداشت، پیمانکار داخلی متناسب با آن و نیروی انسانی ماهر و ساختار تشکیلاتی مرتبط در دولت و استانداردهای مورد نیاز هم در دسترس نبود و به واقع تجربه اینچنینی با عنوان سهمیه بندی سوخت در دنیا انجام نگرفته بود. این پروژه از 6 تیر سال 86 شروع شد . ما آن زمان نزدیک به75 میلیون لیتر بنزین مصرف می کردیم و به مجرد این که سهمیه بندی شکل گرفت این میزان به 55 میلیون لیتر رسید. به تدریج دوباره انتظار داشتیم که به دلیل تولید و پلاک گذاری خودرو و موتورسیکلت ها، بصورت سالیانهافزایش 5 تا 10 درصدی را داشته باشیم که علی رغم همه این افزایشها در سال قبل میانگین توزیع به 68 میلیون لیتر رسیده است که موفقیت سامانه هوشمند سوخت در مهار مصرف را نمایان می سازد. در مجموع از سال 86 تا 92 ، 53 میلیارد دلار صرفه جویی در این مقوله انجام گرفت. یعنی اگر همان روند افزایش سالانه بنزین را مدنظربگذاریم، ما سال 92 باید 140 میلیون لیتر بنزین توزیع می کردیم . درصورتی که اکنون روزانه 68 میلیون لیتر توزیع می کنیم ، 53 میلیارد دلار بودجه کشور به این صورت صرفه جویی و انباشت شد که برای تحقق آن هیچ ابزار تبلیغاتی و رادیو تلوزیونی و بنرهای خیابانی دیگری امکان صرفه جویی این چنینی را فراهم نمی کرد. اگر این ابزار نبود این سرمایه دود می شد اما این ابزار توانست کمک کند تا این مبلغ در طرح های توسعه ای کشور سرمایه گذاری شود.

به نظر شما استفاده از ابزار فرهنگی در قیاس با ابزار آی تی چه مزیت هایی دارد؟ آیا در مقوله صرفه جویی استفاده از ابزار آی تی موفقیت آمیز تر است؟

باید اشاره کنم که فرهنگ ما یک فرهنگ چند وجهی است و تجربه نشان داده که دولت هرچقدردر زمینه فرهنگسازی و توصیه به مردم پیش قدم بوده موفقیت خاصی برایش حاصل نشده است . برای مثال در ثبت نام هدفمندی یارانه ها در مرحله دوم، دولت با تمام قوا از مردم خواست تا ثبت نام نکنند، اما توفیقی در این زمینه حاصل نشد. با همین روش، دولت هم اکنون می خواهد با خواهش کردن از مردم موضوع مصرف آب را کنترل کند که موفقیت آمیز نخواهد بود. توصیه بنده استفاده از ابزارهای تکنولوژیکی برای منطقی کردن مصرف است . من مخالف کار فرهنگی نیستم ولی واقعیت این است که ابزارهای فرهنگی و انسانی و سیاستی در عمل قابل اندازه گیری نیستند ولیکن استفاده از ابزار تکنولوژیکی این امکان را فراهم می آورد که میزان موفقیت ابزار، با عدد و رقم قابل نمایش باشد. نتیجه اینکه، اگر کارت سوخت نبود ما باید 140 میلیون لیتر طبق آمار سوخت توزیع می کردیم اما ما آن را تغییر دادیم و این هنر تکنولوژی است.

آیا استفاده از این ابزار هزینه بر نیست؟

به طور کلی در پیاده سازی طرح کارت های سوخت100 میلیون دلار هزینه شده است. دورة بازگشت سرمایة کارت سوخت ، برای دولت تنها 15 روز بوده است یعنی دولت 15 روز ورود بنزین را متوقف کرد و بدین ترتیب هزینه اجرای این طرح به دولت بازگشت. به عبارت دیگر، در قبال صد میلیون دلار هزینه،کشور صاحب 53 میلیارد دلارشده است. استخراج از معدن طلا چنین بازدهی ندارد.

پیش از اجرای این طرح چه آسیب هایی متوجه مصرف بنزین و خصوصا مقوله قاچاق بود؟

برای پاسخ به این سوال باید بگویم که در ابزار ای تی سرعت، دقت و اندازه گیری بالایی وجود دارد. پیش از این شرکت ملی پخشبنزین را توزیع می کرد و تحویل جایگاهداران می داد بعد از این دیگر کنترلی بر روی آن نبود. اکنون تمامی تراکنش ها چک می شود و دقت می شود تا سوخت تا باک خودروی مردم انتقال یابد. البته همچنان پدیده قاچاق در کشور وجود دارد. ماهمیشه درصددیم تا کمترین میزان قاچاق را داشته باشیم. هکرها و قاچاقچیان رقیب جدی کارت هوشمند سوخت هستند برای مقابله با آنها بایستی سرمایه گذاری بیشتری در بخش تکنولوژیکی به انجام رسانیم.

پیشنهاد تان برای استفاده از ابزار آی تی در راستای صرفه جویی در چه حوزه هایی است؟

در گذشته من جزو تیم طراحی یک دستگاهی بودم که بر پایه فناوری اطلاعات ساخته شده بود. این ابزار جی پی اس جی اس ام است که روی خودروهای دیزلی بوده و بر اساس پیمایش، گازوییل را به خودرو تحویل می دهد.باید توجه داشتکه به یک خودروی حمل بار یا مسافر دیزلی همانند سهمیه بندی بنزین نمی توان عمل کرد و آن را محدود کرد چراکه فعالیت شبکة حمل و نقل مساوی است با تولید ناخالص داخلی. و ایجادهرگونه محدودیت در توزیع گازوئیل مستقیما موجب کاهش تولید ناخالص داخلیGDP می شود.AFMروی خودروهای دیزلی نصب می شود و مسافت طی شده توسط خودرو را بدست می آورد و به میزانی که خودرو طی مسافت نموده سوخت می گیرد.نامی که برای آن گذاشتیم “AFM” است که مکانیزم آن در حال بررسی است. سال 88 نمونه اولیة آنرا ساختیم و 450 میلیارد تومان برای اجرای آن بودجه لازم بود که مصادف شد با کمبود بودجه در دولت آقای احمدی نژاد.

 

برای سوال آخر برآورد شما از میزان پیشرفت دولت الکترونیک در چند سال اخیر چقدر است و آیا با توجهبه سرعت رشد علم وتوسعه در ایران منطقی بوده است؟

باید اشاره کنم که توسعه بانکداری الکترونیک در کشور در سالهای گذشته با ابزار IT صورت پذیرفته است ولی در همه جای دنیا بانکداری الکترونیکی B2C است نه G2C . بنابراین دولت نهم و دهم بجز بعضی از فعالیتهای مرتبط با بانکداری الکترونیک تحرکی در زمینه IT نداشته است. توسعه بانکداری الکترونیکی به معنای توسعه دولت الکترونیک نیست و روند فزایندةتوسعه بانکداری الکترونیک به دلیل نیاز کشور به پرداخت الکترونیکی بوده است. سیاست های اعمال شده در سالهای گذشته درکشور، مبتنی بر توسعه فناوری اطلاعات نبوده و مدل توسعه IT در کشور ما با مدل جهانی هیچ نسبتی ندارد. ضریب نفوذ اینترنت ما با دیگر کشورها قابل مقایسه نیست.

یکی از مهمترین دلیل عقب ماندگی در این زمینه، نگاه امنیتی به اینترنت و شکل گیری زندگی الکترونیکی بوده است. ما می توانستیم اینترنت پاک داشته باشیم و فعالیتهای مبتنی بر توسعه دولت الکترونیک و زندگی الکترونیکی را در فضای مناسبی دنبال کنیم که سیاستگذاری مناسبی در این زمینه انجام نگردید. همه جای دنیا خانواده ها برای فیلترینگ و حفظ سلامت خانواده پول هزینه می کنند و تامین کنندگان اینترنت یکی از درآمدهایشان از محل فیلترینگ سایتهای مخرب است. در کشور ما دولت هزینه فیلترینگ را می دهد و متهم به سانسور نیز می شود ما بایستی روند را تغییر دهیم.

اینترنت را محدود نکنیم و تشویق کنیم خانوده ها با اخذ سرویس فیلترینگ از تامین کنندگان اینترنت از امنیت اجتماعی کودکان خود مراقبت کنند. در واقع اگربخواهیم در حوزه آی تی پیشرفت کنیم باید سرعت مان را با سرعت تکنولوژی جهان تطبیق بدهیم. البته ما در حوزه ابزار عقب نیستیم. آنتی ویروس ها و دیوایس ها و اپلاینس ها با حدود 6 ماه تاخیر به کشور ما می آیند اما در زمنیه نرم افزار ما تقریبا 50 سال از دنیا عقب هستیم یا در صنعت الکترونیک ما 100 سال عقب هستیم و شکاف معنا داری وجود دارد. در این شرایط طبیعی است که اقتصاد مبتنی بر دانایی محور در حوزه نرم فزار معنا دار نباشد.