دکتر علی بیگدلی* استاد دانشگاه>> از واپسین روزهای نشست مسقط، فضایی تازه بر مذاکرات هستهای حاکم شد. اکنون که دور نهایی مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در وین در جریان است، به نظر میرسد همان فضای بیم و امید تداوم یافته است. چنانکه ملاقاتهای جان کری با وزرای خارجه عربستان و عمان نشان میدهد امریکاییها ناچار […]
دکتر علی بیگدلی* استاد دانشگاه>>
از واپسین روزهای نشست مسقط، فضایی تازه بر مذاکرات هستهای حاکم شد. اکنون که دور نهایی مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در وین در جریان است، به نظر میرسد همان فضای بیم و امید تداوم یافته است. چنانکه ملاقاتهای جان کری با وزرای خارجه عربستان و عمان نشان میدهد امریکاییها ناچار هستند مواضع کشورهای منطقهای را نیز در این مذاکرات در نظر بگیرند.
باتوجه به این شرایط پیش بینی نتایج مذاکره دشوار به نظر میرسد و آنچه مسلم است مقامات اسرائیل و برخی کشورهای عربی به تلاش گسترده برای جلوگیری ازتوافق میان ایران و قدرت های جهانی ادامه می دهند. در این مرحله گفته می شود مسائل اساسی همچنان دو موضوع «میزان غنی سازی» و «چگونگی برداشتن تحریمها از سوی طرف مقابل» است. باوجود این اختلافات، شکست کامل مذاکرات دور از ذهن است، زیرا این امر پیامدها و عکسالعملهای دیپلماتیک یا غیرسیاسی بسیاری در پی خواهد داشت که بویژه برای امریکاییها مطلوب نیست. محتملترین وضعیت پیش رو دستیابی به سطحی از توافق است، مانند آنچه که سوم آذر سال گذشته طرفین مذاکرات به آن دست یافتند. به نظر میرسد در این توافق تعدادی از تحریمها برداشته شده و برای انجام مذاکرات بعدی نیز مهلتی تعیین شود.
روند و اخبار مذاکرات نشان میدهد که در این دور از مذاکرات دو طرف نمی توانند به همه انتظارات دست یابند، زیرا گرچه مقامات امریکایی از به نتیجه رسیدن مذاکرات سود میبرند، اما همان طور که گفته شد محافل قدرت در درون این کشور و برخی کشورهای خاورمیانه، مانع دستیابی به یک توافق همه جانبه در فرصت باقی مانده شدهاند. اظهارنظر چندباره محمد جواد ظریف مبنی بر اینکه همزمان با امضای توافقنامه نهایی تمام تحریمها برداشته خواهد شد نیز به نوبه خود هم سطح انتظارات را بالا برد و هم باعث حساسیت کشورهای غربی شد.
آنچه مسلم است اینکه اگر طرفین به توافق نهایی دست نیابند، تمدید مذاکرات بیشتر نقطه ضعفی برای امریکاییها خواهد بود، زیرا در این صورت نقطه نظرات دو کشور تفاوت چندانی نخواهد کرد. از این رو درصورت افزایش احتمال دست نیافتن به توافق نهایی، باید به سمت تمدید مذاکرات رفت، به شرط اینکه ایران و 1+5 به توافق نسبی دست یابند که احتمال آن بسیار بالاست.
در این میان آنچه فارغ از نتیجه نشستها باید مورد توجه قرار گیرد، اداره مذاکرات از سوی ایران و پیشرفتهای حاصل شده در این مدت است. از ابتدای مذاکرات هستهای در دولت یازدهم، هیأت مذاکرهکننده ایرانی بخوبی توانست مذاکرات را مدیریت کند و از سطح انتظارات خود به نحو معقولی بکاهد. کاهش انتظارات امری است که امریکاییها نیز به آن تن دادهاند، چنان که اگر مذاکرات هستهای تنها در اختیار رئیس جمهوری و وزیر خارجه امریکا بود، شاید تاکنون توافق نهایی حاصل شده بود. اما حتی در شرایط فعلی نیز اداره موفق مذاکرات از سوی ایران نشان میدهد که ما توان و قدرت چانه زنی را داشتیم که توانستیم در مذاکره با قدرتهای جهانی به این مرحله برسیم. از این جهت نفس مذاکرات هستهای تا این مرحله، دستاورد دیپلماتیک بسیار ارزشمند و موفقی برای ظریف و دولت یازدهم قلمداد میشود