خط امام : در اندیشۀ حضرت امام(س) بسیج نهادى است اجتماعى با ابعاد متعدد. در این نگرش، بسیج دیگر صرفاً سازمانى نظامى نیست که فقط در زمان جنگ و براى دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادى است وسیع و پاسخگوى نیازهاى اساسى و حیاتى جامعه؛ و با اجزاى دیگر نظام، چنان هماهنگى […]
خط امام : در اندیشۀ حضرت امام(س) بسیج نهادى است اجتماعى با ابعاد متعدد. در این نگرش، بسیج دیگر صرفاً سازمانى نظامى نیست که فقط در زمان جنگ و براى دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادى است وسیع و پاسخگوى نیازهاى اساسى و حیاتى جامعه؛ و با اجزاى دیگر نظام، چنان هماهنگى و پیوندى دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعۀ اسلامى متصور نیست.
بسیج
بسیج شجرۀ طیبه و درخت تناور و پرثمرى است که شکوفه هاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى دهد.
بسیج مدرسۀ عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدسته هاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند.
بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشۀ پاک اسلامى است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بى نشانى گرفته اند.
بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همۀ مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند.[1]
حضرت امام خمینى که همیشه بر نقش مردم و اهمیت حیاتى آن در تأمین سلامت و موفقیت نظام تأکید مى کردند، با درایت خاصى در آذرماه 1358، طى بیاناتى ضرورت تشکیل مدرسۀ عشق یا همان بسیج مستضعفان را اعلام فرمودند. برکات این شجره و عطر دلاویز شکوفه هاى آن، در طى بحرانهاى سالهاى اولیه انقلاب و جنگ تحمیلى و بعد از آن به سراسر مملکت اسلامى ما رسید، و فضاى آن را معطر ساخت و انقلاب و جنگ را به نفع اسلام و مسلمانان به پایان رسانید؛ و اینهمه جز در پرتو جهان بینى و تدبیر آن پیر فرزانه و حضور نیروهاى مردمى و پیوند الهى آنان با ولایت حاصل نشد.
در سخنان امام ـ قدّس سره ـ سابقۀ بسیج به بیدارى قوم بنى اسرائیل[2] و قیام آن قوم بر ضد ظلم فرعونى، به فرمان حضرت موسى ـ علیه السلام ـ و بسیج اصحاب پابرهنه و فقیر صُفّه[3] در برابر ظلم و غارت اشراف بت پرست مکه، به دعوت رسول اکرم ـصلى اللّه علیه و آله و سلم ـ و نیز اهتمام ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ که نگرشى الهى داشتند، و به تشویق مردم[4] به هم پیمانى براى حل مسائل سیاسى و کاهش گرفتارى مسلمین باز مى گردد.
در عصر حاضر هم، بسیج مردم[5] در جریان نهضت تحریم تنباکو و مبارزه بر ضد استعمار دولت انگلیس به فتواى مرحوم میرزاى شیرازى، و قیام عده زیادى از مردم قم و ورامین[6] و شهرهاى دیگر کشور در حوادث پانزدهم خرداد سال 1342 در برابر ظلم و خیانت رژیم پهلوى، و استمرار مبارزۀ آنان تا سرنگونى حکومت شاهنشاهى در 22 بهمن 1357 ماهیت بسیجى دارد. این بسیج شدنها و قیامهاى معنوى مردمى، همواره خواب راحت ستمگران قدرتمند را آشفته ساخته است. مبارزۀ حق با باطل بر شدت کینه توزیهاى دشمنان اسلام ـ بویژه دشمنان انقلاب اسلامى و دستاوردهاى آن ـ در عصر حاضر افزوده است. انقلاب اسلامى ایران، مستکبران جهان را سخت به وحشت افکنده، و آنان را به تکاپو واداشته، تا چندین نوبت کودتا و حملۀ نظامى مستقیم و انواع محاصره ها و در نهایت تحمیل جنگ به دست رژیم عراق براى براندازى نظام نوپاى ایران را بیازمایند؛ ولى به یمن عنایت همیشگى حضرت حق و بیدارى و هدایت امام راحل، بسیج ملت همیشه زنده، با استفاده از امکانات کشور، توانست مستکبران جهانى را ـ که با تمام قوا براى حمایت از رژیم عراق متحد شده بودند ـ به زانو درآورد، و ملت را مانند اولیاى خدا آبرو بخشد.
مراد حضرت امام(س) از بسیج، فراتر و جامعتر از معانى مذکور در لغتنامه هاست، و حتى با درک اغلب مردم از بسیج به عنوان نهادى رزمى متفاوت است.
در اندیشۀ حضرت امام(س) بسیج یک نهادى است اجتماعى با ابعاد متعدد. در این نگرش، بسیج دیگر صرفاً سازمانى نظامى نیست که فقط در زمان جنگ و براى دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادى است وسیع و پاسخگوى نیازهاى اساسى و حیاتى جامعه؛ و با اجزاى دیگر نظام، چنان هماهنگى و پیوندى دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعۀ اسلامى متصور نیست.
اگر بسیج را نهادى منسجم محسوب کنیم که در مقطع زمانى معینى، به ضرورتى اجتماعى پا به عرصۀ وجود نهاده است، طبیعى است که با رفع ضرورت، جایى براى دوام و بقاى آن باقى نمى ماند، حتى اگر مشکل و مسأله اى که بسیج براى پاسخگویى به آن تشکیل شده است، مسأله اى اقتصادى یا فرهنگى باشد.
بسیج، در صورتى مى تواند نهادى جامع و شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود که نیازهاى دائمى و باورها و ارزشهاى فرهنگى پدیدآورندۀ آن به روشنى تعریف شوند؛ این نیازها ممکن است اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و یا نظامى باشند. همچنان که هر فرد، خانواده یا گروهى همزمان به نیازهاى متعدد زیستى، تربیتى، آموزشى، اخلاقى، اقتصادى، سیاسى، دفاعى پاسخ مى گوید، نهاد بسیج نیز کارکردهاى گوناگون دارد و به نیازهاى متعدد پاسخ مى دهد؛ چنانکه در تثبیت ابعاد سیاسى ـ اجتماعى نظام و در دفاع هشت ساله، در برابر دشمنان نقش مؤثر خود را ایفا کرد.
حیثیت امروز نظام، تا حدّ زیادى مدیون بسیج و حضور همه جانبۀ مردم در آن بوده است. حتى تصاحب قدرت جهانى اسلامى با بسیج همه جانبه و فراگیر در جهان میسر خواهد بود. به گفتۀ امام راحل، این امر شدنى است و باید به دنبال تحقق آن بود.
سابقه بسیج در منظر امام گویاى این مطلب است که ملتها در قرون و اعصار به دعوت رهبران الهى، بسیج[7] شده اند تا دین خدا را زنده نگه دارند. بسیج ملتها، اعتقادى، سیاسى یا نظامى یا اجتماعى ـ اقتصادى یا جامع همۀ این صفات بوده است. وجه مشترک همۀ اینها سرنگونى ظلم و سلطۀ طاغوت و برقرارى خداپرستى و عدالت در بین انسانها بوده است. به طورى که در یک صف، بسیج و انسجام مردم و تجهیز امکانات آنان و هدایت بسیج کننده قرار داشت و در صف دیگر ظلم ظالمان و قدرت طاغوتها. اولیاى خدا همواره بسیج امتها را به سمت معرفت و نورانیت هدایت کرده اند و آثار آن، رشد معنوى و مادى انسانها بوده است. در حالى که طاغوتها و زورمداران هر عصر کوشیده اند ملتها را با ارعاب و تطمیع بسیج کنند و وسیلۀ نیل به اهداف شیطانى خود سازند؛ با توجه به آنچه بیان شد، مفهوم بسیج در کلام امام در حیطه هاى سه گانۀ ذیل قابل طرح است:
- در قلمرو اجتماعى
مفهوم بسیج در این قلمرو، همان هدایت مردم و امکانات آنان در جهت اجراى احکام است. البته در این میان، تحول مردم نقش مؤثرى دارد. بسیج اجتماعى در جریان این تحول، زمینه ساز بسیج همه جانبه براى سقوط رژیم شاه، حمایت از کشاورزان در ابتداى انقلاب، رویارویى در مقابل تجاوز گسترده رژیم عراق در جنگ تحمیلى، و حمایت از اصول و مبانى جمهورى اسلامى ـ بویژه از طریق راهپیماییها ـ شده است. حضرت امام حتى ضرورت تشکیل بسیج بیست میلیونى را براى دفاع از کشور، و بسیج صد میلیونى جهانى را براى دفاع از اسلام گوشزد کرده اند. بنابراین، اگر بسیج را با امت اسلام و متن مردم یکى محسوب کنیم، از حقیقت دور نشده ایم. حضرت امام مى فرمایند:
«شما اگر مردم نبودند، نمى توانستید این جنگ را اداره بکنید، این شک ندارد. مردم اداره کردند؛ یعنى این سپاه، مردمند؛ این بسیجیها، مردمند؛ ارتش هم امروز، مردم است».[8]
- در قلمرو عبادى ـ سیاسى
امام راحل از نشستها و اجتماعهاى عبادى ـ سیاسى مردم سخن گفته، و نماز جماعات و جمعه را اولین انسجام و بسیج مردمى دانسته، و اوج آن را در حج، کنگرۀ عظیم عبادى ـ سیاسى مسلمانان معرفى نموده و حتى با اعلام برائت از مشرکین، به دنبال آزادسازى انرژى متراکم جهان اسلام بوده است.
بنابراین، انسجام عبادى مسلمانان در مساجد و نماز جمعه ها و کنگرۀ بزرگ حج را مفهوم دیگر قلمرو کارکردى بسیج مى دانند:
«مساجد، بهترین سنگرها و جمعه و جماعات، مناسب ترین میدان تشکل و بیان مصالح مسلمین مى باشند».[9]
- در قلمرو عشق و عرفان
امام راحل بسیج را در قلمرو عشق و عرفان توصیف کرده، و ویژگیهاى فطرى نابى براى آن قائل شده اند. دارندگان این نوع نگرش، براى کسب رضایت معبود، آغوش خود را براى هر خطرى باز مى کنند و به پیشواز شهادت مى روند. این دیدگاه، ما را به حقیقت حقّه، بسیار نزدیک مى سازد.
آثار خجستۀ آن در جبهه هاى دفاع مقدس عیان گردید و بسیجیان لبریز از عشق، یک شبه ره صد ساله پیمودند؛ و در وصایاى مانده از خودشان، برادران و خواهران دینى خود را به پیوستن به این قافله فراخواندند.
«بسیج، شجرۀ طیبه و درخت تناور و پرثمرى است که شکوفه هاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى دهد. بسیج، مدرسۀ عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدسته هاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سرداده اند. بسیج، میقات پابرهنگان و معراج اندیشۀ پاک اسلامى است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بى نشانى گرفته اند. بسیج، لشکر مخلص خداست، که دفتر تشکل آن را همۀ مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند».[10]
نتیجه اینکه، بسیج در عین حال که موضوعى عام است، پدیده اى همه جانبه نیز هست که باید در تمامى ابعاد به آن توجه نشان داد.
منبع: بسیج در اندیشه امام خمینی، تبیان آثار موضوعی، دفتر 29، مقدمه
[1] صحیفۀ امام؛ ج 21، ص 194. [2] همان؛ ج 8، ص 292. [3] همان؛ ص 292ـ293. [4] همان؛ ج 13، ص 323. [5] همان؛ ص 357ـ 358. [6] همان؛ ج 3، ص 241؛ ج 5، ص 286 ؛ ج 6، ص 160 ؛ ج 9، ص 172 ؛ ج 17، ص 270. [7] همان؛ ج 13، ص 321 ـ 325. [8] همان؛ ج 18، ص 79. [9] همان؛ ج 20، ص 338. [10] همان؛ ج 21، ص 194.
پرتال امام خمینی