مسوولیت اتفاق هولناک تروریستی در پایتخت فرانسه و در دل اروپا، اگرچه تا لحظه تنظیم این نوشتار، توسط هیچ شخص یا گروهی بهطور رسمی پذیرفته نشده اما شواهد و قراین، از دخالت گروه تروریستی و تکفیری «داعش» در آن حکایت دارد. توجه به ابعاد این حادثه شوکآور، الزامی و راهگشاست. در فاصله بسیار کوتاهی از […]
مسوولیت اتفاق هولناک تروریستی در پایتخت فرانسه و در دل اروپا، اگرچه تا لحظه تنظیم این نوشتار، توسط هیچ شخص یا گروهی بهطور رسمی پذیرفته نشده اما شواهد و قراین، از دخالت گروه تروریستی و تکفیری «داعش» در آن حکایت دارد. توجه به ابعاد این حادثه شوکآور، الزامی و راهگشاست.
در فاصله بسیار کوتاهی از انتشار کاریکاتور رهبر داعش، سه تبعه کشور فرانسه با تهدید، رمز ورود به ساختمان مجله شارلی ابدو را دریافت کرده و خانم کارمند موسسه در مصاحبه پس از آن اعلام کرد که هر سه نفر به زبان فرانسه مسلط بوده و لهجه خاصی هم نداشتهاند و در واقع مانند خود آن کارمند، فرانسه صحبت میکردند. پیام این رویداد برای فرانسه و کل اروپا نیز کاملا روشن است: نخست اینکه تروریستها چگونه توانستهاند موشکانداز آرپیجی و سلاحهای اتوماتیک را در اختیار داشته و وارد مرکز پاریس کنند؟ دوم، افرادی با گذرنامه فرانسوی یا هر ملیت اروپایی دیگر، بهراحتی میتوانند در تمامی خاک اروپا دست به چنین اقداماتی بزنند. این رویداد تروریستی همچنین، ایالاتمتحده را نیز بهطور مشخص مخاطب خود قرار میدهد.
کشوری که پس از حوادث ١١سپتامبر و مشاهده آسیب گروهی مانند القاعده، در خوشبینانهترین حالت در مقابل شکلگیری داعش بیتفاوت بود و برای درهمشکستن سوریه- حتی با فرض برخی اشتباهات از سوی رژیم حاکم بر این کشور- حاضر به چشمبستن بر روی این تهدید فزاینده شد. به نظر نگارنده اتحادیه اروپا و آمریکا در اسرع وقت باید با بازنگری در سیاستهای خود در منطقه خاورمیانه و در قبال جهان اسلام، راه را بر حوادث مشابه سد کنند.
اینکه رییسجمهور فرانسه در اولین اقدام، بار دیگر از آزادی بیان سخن بگوید، موضوع قابل پذیرشی نیست. این نشریه پرطرفدار، چند ماه قبل نیز اقدام به انتشار تصویری موهن خطاب به پیامبر اسلام کرده بود که واکنشهای بسیاری را برانگیخت. نگارنده بهعنوان تحصیلکرده پاریس بهخوبی در جریان فضای خاص رسانهای آن کشور قرار دارد.
احتمال وابستهبودن این مجله به لابی صهیونیستی، این نگرانی را ایجاد میکند که برخی اقدامات اینچنینی، مستمسک لازم را به تندروهای تروریست بدهد تا به اسم دفاع از اسلام، دست به اقدامات هولناک بزنند. نکته دیگر اینکه رفتارهای نوین استعماری اروپای غربی در کشورهای اسلامی اگرچه به شکل قرن ١٩ صورت نمیگیرد اما این دخالتها، بهنوعی بر فضای تنفر میان طرفین دامن میزند.
بازنگری در ارتباط با کشورهای اسلامی میانهرو مانند ایران، که در منطقه بهدنبال مقابله با تندرویهای تکفیری به اسم اسلام هستند، میتواند به تفاهم و زودهشدن فضای خشونت کمک کند. واکنشهایی از قبیل «میکشیم» و «انتقام میگیریم» حتما راهحل این مشکل نیست. به نظر میرسد برگزاری نشستهای مفاهمه میان اندیشمندان اسلامی و غربی و تاکید بر گفتوگوی تمدنها و احترام به مقدسات اسلامی و همه ادیان توحیدی، به نزدیکشدن افکار و کاستن از فضای هولوهراس فعلی خواهد انجامید. غرب باید توجه داشته باشد که گروهک داعش از منظر نوع فعالیت و تفکر، تقریبا در قرنهای گذشته بیبدیل است.
سازمانی تروریستی که کاملا شبکهای عمل میکند و در سطح جهانی دارای حمایتهای گسترده نیروی انسانی، لجستیکی، اقتصادی، مالی و آیتی قرار دارد. اعتمادبهنفس این گروهک به شکلی است که زمانی که هواپیماهای فرانسوی به بمباران برخی مواضع این گروهک تحت لوای ائتلاف ٤٠ کشور پرداخت، صراحتا سران الیزه را به انتقام تهدید کرد. آنها حتی در الجزایر، تبعه فرانسوی را ربوده و گردن زدند. جهان باید برای این شبکه سازمانیافته و تعلیمدیده، تدبیر جدی و اساسی داشته باشد وگرنه ائتلاف ناموفق آمریکایی، نتیجه خاصی دربر نخواهد داشت. اتفاق پاریس، اهمیت امنیت امروز ایران را نیز بهخوبی نشان میدهد. اگرچه متولیان نظامی و امنیتی ما بهسبب شناخت دقیق از ژئوپلیتیک عراق، مانع تهدید منافع ملیمان از سوی تروریستهای داعش شدهاند، اما ایران در حال حاضر هزینه بالای نیروی انسانی و مراقبت دقیق از مرزهای غربی با عراق و ترکیه را میپردازد که حتما از سوی غرب دیده میشود. تاکتیکهای رزمی اتخاذشده از سوی داعش در کنار اتفاق هولناک روز گذشته که پس از حادثه اخیر استرالیا اتفاق افتاد، نشان میدهد نیاز به یک ائتلاف واقعی جهت مقابله با تفکر تکفیری افراطی و البته تشکیلات آن، تا چه حد ضروری است؛ ائتلافی که در آن تقسیمبندی سیاسی و تبعیضآمیز وجود نداشته و با بهرسمیتشناختن اسلام میانهرو و حامی گفتوگو و مدارا، تبلیغات تکفیریهای تندرو را خنثی کند.
نویسنده: علی بیگدلی . تحلیلگر روابط بینالملل/شرق