سید مهدی سادات شجاعی*

طی دو سال اخیر استان فارس به انحاء مختلف کانون توجهات بوده و خبرهای منتشر شده از آن ابعاد فرا استانی و در بعضی موارد بین المللی یافته و البته طی چند هفته اخیر این مسئله به اوج خود رسیده است.

نحوه مدیریت استاندار سابق فارس باعث جولان اقلیتی تندرو در این خطه فرهنگ پرور و جلوگیری از فعالیتهای بخش اعظمی از حامیان واقعی دولت تدبیر و امید در استان گردید و کار تا آنجا بالا گرفت که استان را به محلی ناامن برای هر نوع سخنرانی و فعالیت اجتماعی مبدل کرده بودند؛ انتشار اخبار و عکسهای مربوط به اساعه ادب و بی حرمتی نسبت به فرزند شهید والا مقام و نماینده شجاع مجلس دکتر علی مطهری ، ابعاد فجیع این قضایا را برای همه ملت ایران عیان نمود.

این مسائل در کنار عدم مواجهه صحیح با منتقدین دوستدار دولت توسط استاندار، نارضایتی عمومی را به وجود آورد و بسیاری از حامیان دیروز دولت فریاد وااسفا سر دادند تا آنجا که رئیس ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در فارس نیز در نامه ای سرگشاده نارضایتی خود و بسیاری از فعالین ستاد های ایشان در استان را به گوش رئیس محترم جمهور رساندند.

موج نارضایتی استعفای استاندار و انتخاب یکی از معاونین را به عنوان سرپرست به همراه داشت و دولت انتخاب فردی توانا و البته همراه با اهداف دولت را در آینده ای نزدیک به عنوان استاندار جدید وعده داد.

گمانه زنی ها و انتشار لیستهای متعدد از هر کدام از دسته جات سیاسی با معرفی سید محمدعلی افشانی در رسانه ها به پایان رسید و اطلاع از سوابق اجرایی روشن ایشان موجی از شادی را در میان مردم نگران فارس به همراه داشت.

اما گویی قرار است فضای استان فارس روی آرامش را نبیند و مشخص نیست این التهابات چه ثمری برای عزیزان دارد.

این بار نمایندگان محترم مردم فارس در مجلس شورای اسلامی دست به کار شده و با ایستادگی در مقابل خواست عمومی ، با استعفای جمعی در مقابل تصمیم دولت موضع گرفته و وزیر کشور را با تهدید به استیضاح تحت فشار قرار داده اند.

در اینجا ذکر نکاتی بسیار جالب توجه مینماید:

 

بیش از چهار ماه از شروع سالی که توسط رهبرانقلاب به نام “دولت وملت همدلی و همزبانی” نامگذاری شده نگذشته است که این نمایندگان با استعفا سعی در تحت فشار قرار دادن دولت در انجام وظایف و اختیارات قانونی خود را دارند

ایستادگی این نمایندگان در مقابل اصل تفکیک قوا بسیار عجیب مینماید.

اینکه نمایندگان سعی بر تحمیل فرد مورد وثوق خود را دارند و زمانیکه با مخالفت دولت محترم رو به رو شده اند با لجبازیهایی کودکانه با استعفا سعی در ابرام بر گزینه های تحمیلی خود دارند و به صراحت در مصاحبه ها این مسئله را ابراز میدارند بسیار تعجب برانگیز است.

گویا این عزیزان هنوز فرصت مطالعه قانون اساسی را پیدا نکرده اند و با اصل تفکیک قوا نیز کاملا بیگانه اند.

این بزرگواران به دفعات وزیر کشور را برای رعایت خطوطی که به زعم خود قرمز میخوانند تهدید به استیضاح نموده اند و میتوانستند با رعایت اصول و قوانین با جمع آوری امضاء به این امر مبادرت ورزند.

وزیر محترم کشور نیز با توانایی هایی که از ایشان سراغ میرود در آوردگاهی مردانه به دفاع از خود میپرداختند و در آخر این رای نمایندگان بود که این پروسه قانونی را پیش میبرد و حکم به ماندن یا خداحافظی رحمانی فضلی از خیابان شهید فاطمی میداد.

نمایندگان از غیربومی بودن گزینه پیشنهادی به عنوان حربه ای برای مخالفت استفاده کرده اند.

اینکه ما توانایی فردی که در استان قهرمان پرور و همسایه (کهکیلویه و بویراحمد) زاده شده و در سمتهای مختلفی منشا خدمات زیادی در ابعاد ملی بوده اند را با عنوان غیربومی از ساماندهی وضعیت آشفته فارس منع کنیم، جز دامن زدن به مسائل قومیتی و ایجاد اختلاف و تفرقه در میان استان های همسایه منفعتی هم دارد؟؟

ضمن اینکه از عزیزان مستعفی هستند کسانی که بدون در نظر گرفتن مسئله بومی بودن ، در مناصب مختلف حضور داشته، چونان که با وجود اینکه زاده یکی از شهرهای جنوبی استان بوده اند مدت زمان زیادی سمت شهرداری کلان شهر شیراز را عهده دار شدند.

مرگ خوب است، تنها برای همسایه؟

ضمن اینکه در استان همجوار کهکیلویه و بویراحمد بسیاری از مدیران توانمند از استان فارس حضور داشته و مشغول به خدمت رسانی هستند.

چرا به حضور آنها معترض نمیشوید ؟ این حرکت شما باعث مقاومت شهروندان این استان در مقابل حضور مسئولین دیگر استانها نمیشود؟

نکته دیگر که حائز اهمیت است زمان استعفای این بزرگواران است ، اینکه در این برهه زمانی که کشور عزیزمان ایران در یکی از حساس ترین مقاطع تاریخی خود است و هر لحظه خبرهایی از دست و پنجه نرم کردن فرزندان غیور کهن سرزمین اسلامیمان با گروه 1+5 به گوش میرسد و یکپارچگی مسئولین نظام میتواند پشتوانه ای قدرتمند برای دفاع از حقوق مردم در این میدان باشد ، و رهبری نظام بارها بر حمایت از این بزرگ مردان تاکید فرمودند ، با استعفای اینچنینی جز ایجاد تشنج و شکاف در میان مسئولین که قطعا به جو جامعه نیز تزریق میشود چه دستاوردی حاصل میگردد؟

 

 

اگر این بزرگواران خود را نمایندگان واقعی مردم میدانند و پشتیبانی افکار عمومی را همراه دارند چرا از طریق جراید و رسانه ها که الحمدالله به وفور در اختیار دارند نسبت به همراهی افکار عموم در این مخالفت علنی اقدام نکرده و اینگونه خواسته مردم را به گوش دولت نرساندند؟

غیر از این است که از میزان محبوبیت و اثرگزاری خود بر افکار عمومی کاملا مطلعند؟

اگر اقدام به استعفا را فعالیتی مشروع ، قانونی و موثر در مقابل اقدامات دولت میدانید ،در طول چند سال گذشته زمانهای حساسی بود که استعفای شما میتوانست علاوه بر نشان دادن میزان احساس مسئولیت شما بر میزان محبوبیت شما نیز بیفزاید نه اکنون که در مقابل رئیس جمهور و دولت منتخب مردم ایستادگی میکنید.

فروردین 90 و 11 روز خانه نشینی رئیس جمهور سابق که بیش از یک سوم همین نمایندگان محترم در مجلس حضور داشتند ، عدم تحویل به موقع لایحه بودجه به دفعات توسط رئیس جمهور سابق، عدم ابلاغ مصوبات مجلس توسط رئیس جمهور سابق، عیان شدن تخلفات مالی دولتمردان سابق که به حبس و بازداشت برخی از آنان انجامید ، ارائه مدارک تحصیلی قلابی ، جدا شدن لقب “پایتخت فرهنگی” از شیراز ، خشک شدن و از بین رفتن دریاچه های بختگان و پریشان و تخریب کل اکوسیستم منطقه و … هیچکدام اتفاقات تلخ دولت قبل لایق تحریک حضرات برای استعفا نبود؟؟؟

نمایندگان عزیز مجلس گزینه پیشنهادی دولت را متهم به تندروی کرده اند ! کاش مصداق های خود را هم ارائه مینمودند تا مشخص شود آیا ایستادگی های اینچنینی در مقابل اقدام مشروع و قانونی از سوی دولت هم از مصادیق تندروی محسوب میگردد یا خیر؟ و آیا این تندروی میتواند سبب رد صلاحیت این عزیزان توسط شورای محترم نگهبان در انتخابات آتی گردد ؟

در پایان ضمن تشکر از دولت ، از مجلس محترم نیز خواهشمندیم در صورت پافشاری این بزرگواران بر استعفای جمعی ، هر چه سریعتر به آن رسیدگی نموده و این عزیزان را از حق مشروع و قانونی خود محروم ننماید.

ازعزیزان مستعفی نیز به خاطر فعالیت های دوره مسئولیت خود کمال تشکر و قدردانی داشته و برای آنها در دیگر عرصه های زندگی موفقیت و خشنودی خداوند را آرزومندیم.

*دبیر کمیته جوانان مجمع نیروهای خط امام استان فارس