خط امام : نشست تخصصی «پسا اسلام گرایی و فقر فرهنگی گری» از سوی کمیته دانشجویی انجمن علوم سیاسی ایران و مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و با حضور دکتر مهدی مجاهدی استاد مدعو دانشگاه برلین و ماشاالله شمس الواعظین، تحلیلگر مسایل خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد. به گزارش پايگاه اطلاع رساني خط […]
خط امام : نشست تخصصی «پسا اسلام گرایی و فقر فرهنگی گری» از سوی کمیته دانشجویی انجمن علوم سیاسی ایران و مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و با حضور دکتر مهدی مجاهدی استاد مدعو دانشگاه برلین و ماشاالله شمس الواعظین، تحلیلگر مسایل خاورمیانه در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني خط امام ، قدیر نصری در ابتدا با بیان مفهوم پسا اسلام گرایی در نظر آصف بیات اظهار کرد: مفهوم پسا اسلام گرایی اخیرا بسیار رواج پیداکرده است؛ آصف بیات پردازنده تئوری پسا اسلام گرایی است که خلاصه ای از نظر ایشان در مورد پسا اسلام گرایی را توضیح می دهم.
او ادامه داد: مردم عادی و حاشیه نشین ها موتور تحولات سیاسی خاورمیانه بوده اند. او در این بخش در مورد حلبی آباد ها و شیوه زندگی حاشیه نشین ها توضیح می دهد و در مورد اینکه چطور توانستند خودشان را به شهرهای عادی تحمیل کنند، می گوید. او در مورد انقلاب مصر نیز به این موضوع معتقد بود یعنی کسانی که به میدان التحریر آمدند، بیشتر از حاشیه شهرها بودند و در انقلاب مصر سهم بیشتری داشتند تا روشنفکران این جامعه.
نصری درباره گذر ناگزیر از اسلام سیاسی یا اسلام اجتماعی در نظر آصف بیات گفت: به این معنا که با به بن بست رسیدن الگوی اسلام سلفی در حال حاضر شاهد اتفاق جدیدی هستیم که آن هم حکومت و زیست مسلمانان است نه حکومت اسلامی. او متعقد است که ایدئولوگ های سیاسی جای خود را به کار پردازان اجتماعی دادند و مسلمان ها در غیاب حکومت اسلامی می توانند زندگی کنند.
او افزود: سومین نکته که آقای بیات بر آن تاکید می کند عبارت است از نسل جوان و سیاست های جدید فرهنگی یا جوان بودن و مسلمانی است؛ یعنی جوامع اسلامی شاهد جوانانی هستند که هم مسلمانان اند و هم از اسلام سیاسی عبور کرده اند و سیاست های جدید فرهنگی اتخاذ کردند.
مدیر گروه روندها در مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه در خصوص گزاره چهارم دیدگاه آصف بیات، تصریح کرد: نفوذ فراگیر ارتباطات و تکنیک های ارتباطی در بطن جامعه است. نفوذ فراگیر رسانه های ارتباطی و نقش آن در سازمان دهی سیاست منهای حکومت نخستین چیزی است که در کشورهای اسلامی به چشم می آید.
این پژوهشگر اظهار کرد: فرامعمولی شدن طبقه متوسط جامعه و سبقت گرفتن جامعه از حکومت؛ او معتقد است که جامعه به یک قدرت رسیده است آن هم قدرت رای و اعتراض است.
نصری درباره گزاره ششم در دیدگاه آصف بیات یادآور شد: ظهور پارادیم جدیدی به نام پسا اسلام گرایی است.
محمد مهدی مجاهدی: نمی توان معنای یکسانی از پسا اسلام گرایی برداشت کرد
محمد مهدی مجاهدی درباره خشونت و پسا اسلام گرایی اظهار کرد: خشونت در دوره پسا اسلام گرایی یک مساله کانونی است. خشونت مساله کانونی سیاست شناسی مدرن است. بر خلاف اندیشه وران کلاسیک، خشونت رکن رکین سیاست است و سیاست بدون خشونت تصور پذیر نیست. بنابراین وظیفه عالمان سیاست است که خشونت را جدی بگیرند نه به این خاطر که از خشونت می توان اجتناب کرد و آنها می توانند نسخه اجتناب از خشونت را پیدا کنند بلکه به این دلیل که اگر خشونت سیاسی که در ساخت و بافت سیاست جایگاه کانونی دارد، اگر آن را جدی نگیریم و به رسمیت نشناسیم نمی توانیم آن را کنترل کنیم و خشونت بی مهار هم بقای ما را به خطر می اندازد.
این استاد و پژوهشگر علوم انسانی درباره الگوی جایگزین پسا اسلام گرایی توضیح داد: پسا اسلام گرایی یک الگوی جانشین و جایگزین است؛ پسا اسلام گرایی روایت واحدی ندارد. از زمانی که آصف بیات نخستین بار این واژه را به کار برد از این واژه معانی متفاوتی به ذهن متبادر می شود؛ بنابراین ما باید تعیین مراد کنیم و بدانیم که منظور ما از پسا اسلام گرایی چیست.
او با بیان نظر «شولتزه» در مورد پسا اسلام گرایی تصریح کرد: شولتزه پسا اسلام گرایی را یک جهان واحد بینی پست مدرن می داند و اعتقاد دارد که این جریان مسلمان پست مدرن است؛ به این معنا که رخدادهای جهان شناختی و معرفت شناختی را نه اینکه هضم کرده باشد بلکه رد کرده است. بنابراین این پست به معنای انکار مدرنیسم است.
مجاهدی ادامه داد: یکی از معتبرترین دیدگاه ها را در مورد پسا اسلام گرایی «اولیویه روا» مطرح می کند. اولیویه روا این واژه را به عنوان خصوصی سازی اسلام گرایی استفاده کرد. این وجه اجتماعی اسلامیزه کمرنگ می شود و چیزی که از اسلامیزه باقی می ماند این است که افراد در عین اینکه اسلامی هستند برای اینکه این رسالت را در عرصه اجتماعی دنبال کنند محذوراتی دارند و فکر می کنند باید اسلام را در زندگی خودشان تحقق ببخشند نه در جامعه.
این پژوهشگر حوزه علوم انسانی درباره نظر «خسرو خاور» در مورد پسا اسلام گرایی تصریح کرد: خسرو خاور پیشنهاد می دهد که جریانی را پسا اسلام گرا بدانیم که این جریان به طور مشخص یک ویژگی دارد آن هم ضد اسلام گرایی است. یعنی یک جریان سیاسی مسلمان است که در برابر اسلام گرایی طغیان می کند. آنها پروژه های اجتماعی اجرا می کنند برای خنثی کردن اسلام گرایی و البته سیاسی هم هستند.
او افزود: حمید دواشی نیز معتقد است که اسلام گرایی نام یک جنبش نیست بلکه نام یک دوران یا یک عصر است و این دوران در واقع نشان از پایان ایدئولوژی هایی دارد که بیانگر نوعی به بن بست رسیدن ایدئولوژی اندیشی در میان مسلمانان است. مسلمانان به این نتیجه رسیدند که با برداشت های ایدئولوژیک از اسلام به جایی نمی رسند. بعد از اینکه این موضوع را متوجه شدند وارد دوره پسا اسلام گرایی می شوند. بنابراین پسا اسلام گرایی یک دوره ای از زیست جمعی مسلمانانی است که تجربه اسلام گرایی معنای ایدئولوژیزه کردن اسلام، را از سر گذراندن پس یک نوع ایدئولوژی زدایی از اسلام دارند.
مجاهدی در خصوص معانی مختلف پسا اسلام گرایی بیان کرد: اینجا ما با تنوعی از پسا اسلام گرایی مواجهیم که به هیچ عنوان نباید در یک متن قرار بگیرند و بسیار سخت می توان بدون تعیین مراد از پسا اسلام گرایی معنی درستی برداشت کرد.
این استاد علوم انسانی درباره مفهوم پسا اسلام گرایی در نظر آصف بیات گفت: پسا اسلام گرایی در این تئوری گاهی به معنای یک جنبش اجتماعی است. اگر ما آن را جنبش اجتماعی ببینیم نوعی جنبش جهش یافته اجتماعی است که از درون و بیرون می توانیم آن را نقد کنیم. از برون یعنی متکی به منابع غیر دینی و از درون هم همان سنت یا کتاب مقدس است. پسا اسلام گرایی یک شاخصه ای برای بررسی قدرت، شدت و ضعف جریان های اسلام گراست.
او درباره فرهنگ گرایی اظهار کرد: حوزه فرهنگ از بیرون تاثیر نمی پذیرد برای مثال فرهنگ از سیاست و اقتصاد تاثیر نمی گیرد بلکه فرهنگ تاثیر خود را بر آنها می گذارد. آنچه که از همه مهمتر است برای اینکه بتوانیم فرهنگ را و بعد سیاست را تغییر دهیم ابتدا باید دین یا فرهنگ دینی را تغییر دهیم. در میان تغییر ساحت ها ی دینی، تغییر ساحت های معرفتی آن دشوار تر است.
مجاهدی تصریح کرد: در میان همه این گزاره های آنچه که از همه مهمتر است تغییر گزاره های امری مانند گزاره های فقهی یا حقوقی با همه اصول آن است و تغییر آن بسیار اهمیت دارد. بنابراین باید از تغییر فقه شروع کرد و این فرهنگ با اصول و ملزومات فقه گره خورده است. من فکر می کنم پسا اسلام گرایان از فرهنگ زدگی در رنج هستند.
به نقل از شفقنا