خط امام : گاهی در میان اتفاقات بیشمار روزمره، اتفاقی میافتد که به مفهوم وطن و هممیهن در ذهنها جانی تازه میدهد؛ اتفاقهایی از جنس درد، غرور و شعف. یکی از این رویدادها رخدادی است که پنجشنبه دوم مهرماه اتفاق افتاد و زمزمه و یادمان آن تا همیشه تاریخ ادامه دارد؛ هر چند که فاجعه […]
خط امام : گاهی در میان اتفاقات بیشمار روزمره، اتفاقی میافتد که به مفهوم وطن و هممیهن در ذهنها جانی تازه میدهد؛ اتفاقهایی از جنس درد، غرور و شعف. یکی از این رویدادها رخدادی است که پنجشنبه دوم مهرماه اتفاق افتاد و زمزمه و یادمان آن تا همیشه تاریخ ادامه دارد؛ هر چند که فاجعه خونین منا آنقدر وسیع و دردناک است که در حصار مرزهای جغرافیایی و سیاسی نمیگنجد و هموطن و غیر هموطن در آن تفاوتی ندارد.
حالا چند روزی است که سوگواری منا محور یکدلی هموطنان و همکیشان این آیین ایمانی شده است. چهرههای سیاسی و فرهنگی هم با اتکا بر مسند حقوقی خود برای روشنشدن ابعاد این موضوع و همدردی با بازماندگان واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند. اهالی خانه سینما نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند.
6 مهرماه ساختمان شماره 2 خانه سینما وعدهگاه اهالی هنر برای بیان این غم مشترک بود: «انسانهایی در سراسر دنیا گردهم فارغ از هرگونه تعلق خاطر این دنیایی برای مناسک حج دور هم جمع شدند. امروز فرهنگ با همه انسانها در سراسر دنیا همدردی میکند؛ فارغ از مرزها، فارغ از آنکه انسانها نسبتی خونی با شهدا داشته باشند، بیگناه قربانی شدند. آنها برای آیینی ایمانی در خانه خدا با فاجعهای مواجه شدند و امروز فرهنگ میزبان ما است.» این جملات بخشی از صحبتهای فرشته طائرپور در این مراسم بود.
این تهیهکننده همچنین درباره مسئولیتی که فرهنگ در هر حادثه احساس میکند و از چرایی آن میپرسد، صحبت کرد: «فرهنگ بیوقفه برای هر حادثه خونباری میپرسد چرا؟ با هر واقعه تأسفباری میپرسد چرا؟ با قطع سرهای انسانهای بیگناه میپرسد چرا؟ با تعرض به دختران نابالغ در هرکجای دنیا میپرسد چرا؟ با شیوع فحشا، بیاعتمادی، ناامیدی، بیبند و باری و فساد میپرسد چرا؟ وقتی جفای حکومتها را نمیتوان به حساب قضا و قدر سپرد و فرهنگ میپرسد چرا؟» او با تأکید بر اینکه مشارکت فعال فیلمسازان ایرانی در عرصههای مختلف و پرسشگری آنها هیچگاه تعطیل نمیشود، از توجه به کرامت انسان و حرمت ایمان به عنوان گمشده مشترک همه انسانها به عنوان مطالبات جدی خانه سینما یاد کرد. رضا کیانیان، مسعود رایگان، همایون اسعدیان، رضا میرکریمی، مهتاب کرامتی، بیژن امکانیان، فرشته طائرپور، رخشان بنی اعتماد، لاله اسکندری، اکرم محمدی، گیتی معینی، نوید و جمشید محمودی، سیروس الوند، حسن برزیده، نوید و جمشید محمودی، فرهاد قائمیان و رضا داوودنژاد از جمله هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.
همدلی فعالان حوزه سینما و موسیقی در سوگ منا منجر به تشکیل فراخوانی میلیونی شد برای پیگیری و افشای حقایق این اتفاق، فراخوانی که با ابتکار خانه سینما و همراهی موزه صلح راهاندازی شد و در نامهای خطاب به دبیرکل سازمان ملل از این مقام بینالمللی خواسته است در جهت روشنشدن حقایق قدمهای مؤثری بردارد.
اقدامی مشابه آنچه در سال گذشته در مورد دو ماه جنگ نابرابر در غزه و حملههای موشکی اسرائیل به غیرنظامیان بیپناه اعمال شد و سینماگران کشورمان در نامهای مهربانانه اما سیاستمدارانه خطاب به بانکی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد خواستند که گام مؤثری در جهت برقراری صلح و امنیت جهانی بردارد.
حالا بعد از گذشت حدود یک سال و در پی فاجعه غمانگیز منا اهالی هنر در اقدامی مشابه این بار از بانکی مون خواستهاند قدمهای مؤثر در جهت روشن شدن حقایق این واقعه تأسفبار بردارد! نامهای که سینماگران ایرانی از عزت الله انتظامی و علی نصیریان تا مجید مجیدی، پرویز پرستویی، رخشان بنیاعتماد، منوچهر محمدی، کمال تبریزی، امین تارخ، رضا میرکریمی، داوود رشیدی و… پای آن را امضا کردهاند. این نامه قرار است پس از امضا میلیونی هنرمندان رشتههای مختلف و مردم توسط جمعی از سینماگران به دست دبیرکل سازمانملل برسد.
همچنین از دیگر طرحهایی که در هماندیشی اعضای خانه سینما و اهالی هنر مطرح شد تصویرسازی از فجایعی است که در منا روی داده است. آن طور که رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما خبر داد قرار است در صورت محقق شدن شرایط، فیلمسازان برای ساخت فیلمهای مستند با هدف حقیقتیابی و ریشهیابی این اتفاق برای جلوگیری از تکرار آن به این کشور سفر کنند؛ طرحی که منوط به موافقت مجاری قانونی حکومت سعودی است و با توجه به موضعگیریهای مسئولان سعودی پس از این فاجعه بعید به نظر میرسد.
اما اینکه تشکیل چنین فراخوانهایی و درخواست پیگیری از سازمان ملل برای کمک به افشای حقایق این واقعه چقدر تأثیرگذار است سؤالی است که پاسخ آن با توجه به عملکرد سازمان ملل متحد روشن است و ناگفته پیداست که با این اتفاق چندان توقع بازخوردی از مجامع بینالمللی نباید داشت.
یادداشتهایی که در ادامه میخوانید دیدگاههای علی نصیریان، عبدالحسن برزیده، علیرضا داوودنژاد و نوید محمودی از امضاکنندگان این فراخوانی است با «ایران» درباره گردهمایی هنرمندان برای ابراز همدردی با خانواده قربانیان و مقصودشان از امضای این فراخوان با وجود آگاهی از میزان اثرگذاری آن و اینکه در چنین شرایطی اگر بخواهیم کمبودهای تصویریمان را از این حادثه با ساخت فیلم جبران کنیم چه قالب و شمایلی را برای بیان ناگفتههای فاجعه منا مناسبتر میدانند؟
حساسیتهای انسانی هنرمندان
علیرضا داوودنژاد
گردهمایی سینماگران در خانه سینما برای ابراز همدردی با خانواده قربانیان این حادثه امری طبیعی است. هنرمندان نسبت به اتفاقهایی که در جامعه میافتد حساس هستند و این حساسیت فقط در فیلمسازی نیست. اهالی هنر در برابر مسائل جامعه حساس هستند و در قالب فعالیتهای صنفی واکنش نشان
میدهند. درباره اینکه آیا میتوان به واکنش مجامع بینالمللی امیدوار بود باید بگویم چنین توقعی امری معمول است اما پاسخگویی به این انتظار بستگی به انصاف سازمان ملل دارد. این قدر این توقع منطقی است که حداقل چشمداشت، اجابت آن است و اگر واکنشی نشان ندهند مسلم است که رفتار غیرمنطقی داشتهاند. سینمای ما بازار ناامنی دارد و سرمایه در آن امنیت ندارد و به طور طبیعی نمیتوان انتظار داشت که فیلمسازان شخصاً برای ساخت آثاری مرتبط با این فاجعه اقدام کنند مگر اینکه دولت تصمیم جدی داشته باشد و با قصد و برنامه وارد عمل شود. اگر نه چون متأسفانه سرمایه در سینمای ایران امنیت چندانی ندارد به طور طبیعی و خودجوش بخش خصوصی این کار را نمیکند. به اعتقاد من برای بازگویی این حادثه همه قالبهای سینمایی از جمله پژوهشی، مستند و داستانی مناسب است.
یک فراخوان نتیجه بخش
نوید محمودی
ما آدمها در یک جامعه کنار هم زندگی میکنیم و وقتی برای کسی اتفاق ناگواری میافتد حضور و دلگرمی دیگران به این مفهوم است که کسان دیگری به یاد آنها هستند و در غم آنها شریکند. بودن آدمها در کنار هم جامعه را به زندگی دلگرم میکند و آدمها احساس تنهایی نمیکنند، احساس نمیکنند که اگر اتفاقی افتاده مصائبش فقط برای آنهاست و دیگران آسوده خاطر هستند.
اصولاً اتفاقهای اجتماعی و جریانهاست که میتواند تغییر ایجاد کند و وقتی این جریان از جایی مثل خانه سینما نشأت میگیرد یعنی آدمهای مشخصتر جامعه طبیعتاً درصد پیگیری را بالاتر میبرد. من همیشه با حرکتها و جریانهای اجتماعی هدفمند همراه بودهام و باورم این است که بالاخره با این فراخوان در جایی به نتیجهای خواهیم رسید.
مسلماً قرار نیست اظهار با هم بودن جامعه سینمایی به این گردهماییها خلاصه شود و هنرمندان بعد از این با آثارشان اعلام حضور خواهند کرد. من به شما اطمینان میدهم که الان چند فیلمساز در مورد فاجعه منا فکر کردهاند و بزودی فیلمهایی ساخته میشود. احتمال ساخت مستند با توجه به شرایط حاکم بر کشور عربستان سخت خواهد بود مگر اینکه دوستان عزیز مستندساز که از سوی شبکههای خبری اعزام شدهاند تصاویری را ضبط کرده باشند. شک نکنید تأثیرات این اتفاق بزرگ را در فیلمها خواهیم دید همانطور که در واقعه زلزله منجیل عباس کیارستمی فیلم ساخت یا کیانوش عیاری برای زلزله بم و…
در نفی بیتفاوتی
علی نصیریان
هنرمندان جزوی از همین ملت هستند و تافته جدا بافته نیستند. در شرایط و پیشامدهای اینچنینی کاری که از عهده آنها بر میآید مانند بقیه مردم ابراز همدردی و انزجار و پشتیبانی و حمایت از جریانهای اجتماعی است که با هدف همیاری خانواده قربانیان این فاجعه شکل گرفته است.
بعد از وقوع فاجعه منا جوشش و تکاپویی در جامعه برای روشن شدن حقیقت علت این فاجعه شکل گرفته است که به اعتقاد من این تلاشها بیتأثیر نخواهد بود اما اینکه در دنیای امروز تا چه میزان میتوان از مجامع بینالمللی توقع واکنشی مؤثر داشت پاسخ من این است که چندان امیدی نیست. در شرایطی که حکومت سعودی که خود عامل جنایات جنگی است سردمدار تحقیق در فجایع یمن و مدعی اجرای قطعنامه جنایات جنگی میشود چه انتظاری میتوان از سازمان ملل و تحقیق در خصوص فجایع منا داشت. امروز در دنیا پول و زور حرف اول را میزند و بقیه خواستهها محلی از اعراب ندارند. تلاشهایی که تاکنون انجام شده نشان دهنده توجه ایرانیها برای بیان خواسته بحقشان برای روشن شدن حقایق است. تلاشهای دیپلماتیک و مردمی باید همراستا انجام شود و کسی نمیتواند به این بهانه بیتفاوت بنشیند. هر چند امیدی به این مجامع بینالمللی نیست ولی بالاخره صدایی در جایی خواهد پیچید، اگر چه اعتقاد و اعتمادی به سازمان ملل ندارم اما با وجود این از چنین جریانهایی حمایت میکنم چرا که گفتن و خواستن حق بهتر از سکوت است.
مسئولیت هنر تئاتر و نمایش پرداختن به کارهای تبلیغاتی و مسائل روزمره نیست. هنر تئاتر و نمایش رسالت عالیتری دارد. وظیفه هنر تئاتر و سینما روزمرگی نیست. کار تبلیغاتی مقوله دیگری است و هنر مقوله دیگر. برای جبران کمبودهای تصویری از فجایع اینچنینی بهترین قالب بیانی ساختن کارهای تصویری مثل کلیپ و نمایشهای کوتاه است. برای بازگو کردن این مسائل میشود فیلمهای کوتاه و مستند و تئاترهای خیابانی ساخت. همچنین فیلمهایی را که احتمالاً توسط تلفنهای همراه از این حادثه ضبط شده است میتوان با مصاحبهها و گفتوگو برای ارائه در رسانه ملی مونتاژ کرد.
نه به سکوت در مقابل جنایات!
عبدالحسن برزیده
ما مجبوریم امیدوار باشیم. در شرایطی که حتی برخی کشورها که به ظاهر با ما رابطه خوبی دارند در این قضیه اصلاً ورود نکردهاند. و سازمانهای بینالمللی هم به نوعی سکوت کردهاند. خانه سینما بهعنوان نهاد صنفی، مدنی و صاحب نفوذ در افکار اجتماعی با تکیه بر جایگاه سینمای ایران در دنیا منادی خواسته بحق جامعه خود شده است. نهادی که اتفاقاً به دلیل رفتار فرهنگی و اینکه یک نهاد سیاسی یا متصل به جریان خاص نیست حرفی را مطرح کرده است که کاملاً انسانی و همه فهم است. اعتراض و پیشنهادهایی را مطرح کرده است که در آن منطق حاکم است.
پیشنهاد خانه سینما پیشنهاد معقولی است به این جهت که ادعا میکند باید تحقیق و بررسی کرد و بعد نظر داد و این خیلی چیز عجیبی نیست. اینکه باوجود این امیدواری چه اتفاقی خواهد افتاد باید امتحان کرد و تا زمانی که امتحان نکردیم نمیتوانیم قضاوتی کنیم. امیدواریم نتیجهبخش باشد اما اگر هم نبود باز هم چندان خالی از نتیجه نیست چرا که مشهود خواهد شد چقدر دنیا آلوده شده است به سکوت در مقابل جنایات! جنایاتی که اگر برای مردم برخی از کشورها اتفاق افتاده بود صدای خیلیها در میآمد اما چرا در مورد مردم ایران سکوت میشود سؤالی است که باید این اتفاق بیفتد تا پررنگتر شود و بفهمیم این سکوت برای چیست.
مشارکت هنرمندان یک عکسالعمل طبیعی و متأثر بودن هنرمندان نسبت به واقعه اطرافشان است. ضمن اینکه هدف واقعی این گردهمایی ابراز همدردی با بازماندگان قربانیان این فاجعه بود ولی واقعیت این است که آدمها در موقعیتهایی، اینگونه به هم پناه میآورند. به طور حتم مواجهه هر کس در خانه و محل کارش با این خبر آزاردهنده بود و همه ما بغضی در گلو داشتیم. این دور همی برای این است که در چنین شرایطی کنار هم باشیم و همدیگر را دلداری بدهیم و البته این جمع شدن و گرد هم بودن به طور طبیعی صحبتهایی را پیش میآورد که از دل آن میشود راهکارهایی پیدا کرد پیشگیری. فاجعه منا خیلی دردناک است و برخورد حقوقی و سیاسی با آن امری ضروری است ولی از همه اینها مهمتر این است که کاری بکنیم که تکرار نشود. مردم ما و کشورهای دنیا این مناسک را بجا میآوردند و سالهای قبل هم کشته داده است و به نظر میرسد اگر این روند ادامه داشته باشد دوباره شاهد چنین اتفاقهایی خواهیم بود. این دور هم جمع شدنها و گفتوگوها و دستوپا زدنها تیری در تاریکی است برای اینکه مشخص شود این فاجعه چگونه اتفاق افتاده است و با مشخص شدن آن هم باید یاد بگیریم و راهکاری پیدا کنیم که در سالهای آینده چنین اتفاقی نیفتد.
در نشست اولیه که با حضور تعدادی از اعضای خانه سینما برگزار شد پیشنهادهایی مطرح شد مبنی بر ساخت فیلمهای مستند که هدف آنها حقیقتیابی و ریشهیابی این اتفاق برای جلوگیری از تکرار آن باشد. طبیعتاً ساخت چنین مستندهایی نیاز به تحقیق و پژوهش دارد تا ضمن آن حقایق روشن شود و البته برای چنین حادثهای که اهمیت زیادی دارد ماندگار شود. یکی از کاربردهای سینما همین است که ضمن اینکه حقیقت را کشف و ضبط میکند آن را ماندگار میکند. چنین فاجعهای لازم است که ماندگار شود و همیشه پیش رویمان باشد.
ایران / نرگس عاشوری