كريسمس همان يلداي نفوذ كرده در فرهنگ غرب است
كريسمس همان يلداي نفوذ كرده در فرهنگ غرب است

خط امام : مراسم بزرگداشت شب يلدا به همت انجمن علمي مطالعات فرهنگی و علوم ارتباطات شاخه خراسان رضوي برگزار شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خط امام ، در اين مراسم كه با حضور اعضاي اين انجمن در مجموعه رفاهي دانشگاه فردوسي مشهد برگزار شد، رضا سليمان نوري، دبیر گروه فرهنگ ایرانی انجمن در […]

خط امام : مراسم بزرگداشت شب يلدا به همت انجمن علمي مطالعات فرهنگی و علوم ارتباطات شاخه خراسان رضوي برگزار شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی خط امام ، در اين مراسم كه با حضور اعضاي اين انجمن در مجموعه رفاهي دانشگاه فردوسي مشهد برگزار شد، رضا سليمان نوري، دبیر گروه فرهنگ ایرانی انجمن در مورد آيين شب یلدا گفت: یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم دوران باستان که با دانش نجوم آشنایی داشتند، می‌دانستند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاه تر می‌شوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند.

اين خراسان پژوه افزود: شب یلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود. مراسم شب یلدا یا شب چله از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و در ابتدا جشن «سارتون» خوانده می‌شد.

وي درباره پيشينه شب يلدا افزود: جشن سارتون پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و با کمی تغییر زمان، ادامه یافت .در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت کلیسا،کریسمس یا جشن میلاد مسیح را، 25دسامبر قرار دادند که چهار روز و در سال‌های کبیسه سه روز بیشتر با یلدا فاصله ندارد و البته روز پس از آن نیز زمان شهادت زرتشت به روایت پیروانی ایرانی این دین است. بدين ترتيب شب کریسمس جز آييني است كه از طريق ايران به غرب نفوذ پيدا كرده است.

این خراسان پژوه در ادامه افزود: پیش‌تر ایرانیان روز پس از یلدا را (یکم دی ماه) را خورروز؛ روز تولد خورشید و دی گان می خواندند که به استراحت و تفریح می پرداختند و تعطیل عمومی بود. فردوسی بزرگ به استناد منابع خود، یلدا و خور روز را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده است.

وی ادامه داد: واژه یلدا برای این شب، از دوران ساسانیان که متمایل به کارگیری خط (الفبای ازراست به چپ ) سریانی شده بودند به کار رفته است. یلدا(همان میلاد به معنای زایش) زادروز یا تولد است که از زبان‌های سامی وارد پارسی شده است.

سليمان نوري خاطر نشان شد: باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصا در جنوب و جنوب شرقی برای نامیدن بلندترین شب سال،به جای شب یلدا از واژه مرکب؛ شب چله استفاده می شود که به معنای شبی است گه فردای آن چهل روز تا جشن سده مانده است.

وي بيان كرد: ایرانیان باستان با این باور که فردای شب چله با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند، در گذشته آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال، دی (دی در آیین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود.

اين ايران شناس تصریح کرد: در ايران باستان و گذشته هاي پيش از زمان آشو زرتشت، در ميان مردماني كه زندگي خود را با كشاورزي و دامپروري مي گذراندند، مردم با تضادهاي موجود در طبيعت مانند سپيدي و سياهي، روشنايي و تاريكي، روز و شب، گرما و سرما و تضادهايي در خوي انسان مانند خوبي و بدي، دوستي و دشمني و گذشت و كينه آشنا شده بود و در باورهاي خود آن چه را كه براي زندگي مفيد قرار مي گرفت از جلوه هاي خداي خوب، و آن چه را كه بد و زيان آور بود، از جلوه هاي خداي بد مي پنداشتند.

وي ادامه داد: به همين انگيزه آن‌ها روز و روشنايي را بيشتر دوست مي داشتند، چون هنگام كار و كوشش، خوش و بالندگي بود. با فرا رسيدن شب، آتش مي افروختند تا جلوه هاي بد زندگي پديدار نگردد. در شب‌هاي دراز زمستان، گرد هم جمع مي شدند و آتش مي افروختند تا روشنايي را افزايش دهند. هنگامي كه درازترين شب سال يعني آخرين شب از ماه آذر فرا مي رسد، به انگيزه اين كه از فرداي آن شب، روشنايي بيشتر و روزها درازتر خواهد شد، گرد هم آمده شادي مي كردند.

سليمان نوري درباره سفره شب چله تصریح کرد: از لوازم «میَزد Myazd»یا سفره شب چله که به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید پهن می شد میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح، «لُرک» Lork بود. در زمان گذشته، ايرانيان ميوه هايي را كه تا آن زمان سالم مانده بود با آجيل و خوراكي هاي ديگر فراهم مي كردند، همه با هم تا پاسي از شب را با شادي مي گذراندند و با اين شيوه به پيشواز چله بزرگ مي رفتند. اين مراسم با حضور خويشان و آشنايان در يكي از خانه ها را براي گرد آمدن انتخاب مي‌كردند كه بيشتر خانه بزرگترها به وي ژه پدر بزرگ و مادر بزرگ يا محل مناسب ديگري را بر مي گزيدند.

وي در ادامه اظهار كرد: هر خانواده ميوه هايي مانند خربزه، سيب، به، انگور، و به ويژه هندوانه، انار را كه رنگ سرخ دارد تهيه مي كنند و با خود به جشن چله مي آورند. رنگ سرخ، رنگ رفتن و فراز آمدن روشنايي در غروب آفتاب و سپيده دمان است كه در آيين مهر از جايگاه ويژه اي برخوردار است و به معنای راستی و درستی و صداقت است.

این خراسان پژوه افزود: در اين شب در بين ميوه ها هندوانه از اهميت بيشتري برخوردار است زيرا بعضي از ایرانیان به ویژه اهالی خراسان باور دارند اگر مقداري هندوانه در شب چله بخورند، در سراسر چله بزرگ و كوچك يعني در زمستان سرما و بيماري بر آن ها اثر نخواهد داشت.

وي گفت: غير از ميوه گاهي آجيل، شيريني و شربت نيز در خوراكي هاي شب چله وجود دارد. ميهمانان شب چله تا پاسي از شب دور هم مي نشينند. گاهي مادربزرگ داستان‌هاي شيرين روزگاران گذشته را براي بچه‌ها تعريف مي‌كند. پدربزرگ يا فرد سالخورده ديگري بخش‌هايي از داستان شاهنامه فردوسي را مي‌خواند و از حماسه افتخار آفرين ايرانيان، سخن مي‌گويد.

این خراسان پژوه با اشاره به آنكه آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده است، اظهار كرد: شب يلدا يا شب چله از قديم تاكنون با مراسم ويژه اي گرامي داشته مي شده و اعتقادات خاصي در آن مورد وجود داشته است كه خوانچه ميوه عروس، تفال و پيشگويي از آن جمله است.

سليمان نوري در مورد مراسم خونچه عروس گفت: يكي از مراسمات اين شب فرستادن خوانچه ميوه از طرف خانواده داماد براي عروس بود. در اين خوانچه ها، هفت رنگ ميوه مانند انار، انگور، پرتغال، خربزه، سيب، گلابي و هندوانه مي گذاردند و آن‌ها را مي آراستند و به وسيله طبق كشي به خانه عروس فرستادند.

وي درباره مراسم تفال يا پيشگويي در اين شب تصريح كرد: در دنباليد donbalid طالقان شب اول چله يا به قول خودشان (يكم چله شو) به تبري خانه يا تعبيرخانه مي روند و فال مي گيرند؛ به اين ترتيب كه چون شب چله فرا رسيد، با صوابديد و نظر پيران و ريش سفيدان آبادي، ده نفر در تعبيرخانه حاضر مي شوند و يك عدد آفتابه مسي يا به قول خودشان(قره آفتابه مسي) در وسط مجلس مي گذارند و بعد هر كس، به خصوص دختران دم بخت، از (درجي) يا سوراخي كه در تعبير خانه است، نشانه اي مانند سكه، انگشتر، انگشتانه و از اين قبيل به درون مي اندازد و يك نفر از ده نفر ريش سفيد آن را در آفتابه مسي مي گذارد و بعد همراه با بيرون آوردن نشانه ها، يا ديوان حافظ، فال هر كس را به نيت آن شخص كه نشانه متعلق به اوست مي گيرند. بعد از اتمام كار، خانواده دختراني كه فال خوبي داشتند، يك جعبه شيريني و يا يك مجموعه ميوه خشك مانند توت و كشمش به تبري خانه مي فرستند و ميان افراد تقسيم مي كنند. اين نحوه فال گيري مشابه فال مهره و كوزه است كه در ساير نقاط ايران مرسوم است.

سلیمان نوری با اشاره به اهمیت دورهمی خانوادگی در این شب افزود: امروزه برگزاری شب یلدا، گاهی گام از آیین خانوادگی فراتر نهاده و به صورت گردهمایی خویشاوندی و دوستان برگزارمی شود، این روزها صرف میوه ها، تنقلات و غذاهای شب یلدا همه جنبه نمادین دارند و استفاده معقول از آنها نشانه برکت، تندرستی، فراوانی وشادکامی هستند.

این خراسان پژوه در پايان بیان کرد: در حال حاضر در مناطق روستایی و شهرهای کوچک، سنت شب چله به صورت کامل حفظ شده است اما در شهرهای بزرگ بیشتر به دورهمی تفریحی تبدیل گشته است. در مناطق کوچک حفظ سنن و ارتباطات مهم ترین هدف این گردهمایی ها است و البته در حاشیه آن در برخی اوقات مشکلات خاص پیش آمده بین اعضای خانواده توسط بزرگان حل می شود. اما در شهرهای بزرگ خاصه کلان شهرها هرچند هنوز در خانواده های ریشه دارتر این سنت به صورت قدیمی رواج دارد اما در خانواده های کوچک که معمولا از مهاجرت افراد تحصیل کرده خانوادهای ساکن شهرستان های کوچک ایجاد شده این سنت فقط در ظاهر حفظ شده و در برخی موارد دوستان و یا همکاران جای خانواده‌های اصلی را می گیرند.

گفتنی است شاهنامه خوانی و گرفتن فال با استفاده از کتاب حکیم توس بخش های دیگر این مراسم بود.