خط امام : انصاري در نشست پرسش و پاسخ با دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد به سوالات دانشجويان پاسخ داد .
به گزارش پايگاه اطلاع رساني خط امام ، دبير سازمان جوانان در اين گفتگویی صمیمی با دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد كه در محل این دانشگاه صورت گرفت ضمن پاسخ به سوالات دانشجويان به تشريح برخي اهداف سازمان پرداخت . سرفصل و چکیده ای از مطالب مطرح شده در دو بخش منتشر خواهد شد .در ادامه بخش اول اين پرسش و پاسخ مي آيد.

سوال : لطفا مجمع نیروهای خط امام را معرفی فرمایید و تحلیل خود را از اوضاع سیاسی کشور بیان فرمایید.
انصاری
مجمع نیروهای خط امام (ره) یکی از با سابقه ترین احزاب رسمی اصلاح طلب و دبیر کل محترم آن حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه ای از شخصیت های با سابقه در انقلاب هستند که از پیش از انقلاب سابقه حوزه و دانشگاه داشته اند و طی دوبار دستگیری و زندان طولانی، بارها مورد شکنجه و آزار و اذیت رژیم گذشته قرار گرفته اند . پس از انقلاب هم رابطه بسیار نزدیکی با دانشجویان داشته اند و همواره پشتیبان جریانهای دانشجویی و مرتبط با دفتر تحکیم وحدت و سایر فعالین جنبش دانشجویی بوده اند و هستند.
o سازمان جوانان مجمع نیروهای خط امام از سال 84 به طور رسمی فعالیت می کند اما طی دو سال اخیر با جدیت بیشتر فعالیت خود را پی گرفته است .

در چند ماه اخیر سازماندهي دقیق تری صورت گرفته است. تا پایان 95 همه استانهای ما فعال خواهند شد . از سیاستهای ما در سازمان جلوگیری از تمرکز گرایی است و لذا نفوذ ما در استانها و شهرستانها و روستاها خوب بوده و خواهد بود و به مساله عدم تمرکزگرایی اعتقاد عملی داریم .
• اوضاع سیاسی کشور :
طی سالیان گذشته اوضاع خوبی بر وضعیت سیاسی کشور حاکم نبوده است که حتی اجازه برگزاری کنگره حزب هم داده نمی شد و این تنگنا برای آینده کشور مطلوب نبود که خوشبختانه شرایط تغییر کرد و امیدوارم هرگز به شرایط انقباض سیاسی بازنگردیم و همواره رو به پیشرفت باشیم .

پدیده مهمی که در حال وقوع است ، تحویل انقلاب و حاکمیت کشور از نسل اول و دوم به نسل سوم و چهارم . نقطه مهمی در حال پیدایش است که انقطاع نسلی از نظر فرهنگی ممکن است باعث چرخش بسیاری از سیاستها شود. این فرایند فرهنگی از دهه 70 با ورود نسل سوم به عرصه مطالبه گری خود را نشان داد . اما امروزه این تحویل گیری حاکمیت بسیار تحولات به دنبال خواهد داشت که دو چالش پیش روی ما پدیدار می کند :
• اول دانش نسل گذشته است که فرصت نکردند به نسل بعدی منتقل کنند. چه از نظر تجربی و چه از نظر انتقال دانش . نسل جدید خیلی هم فرصت نیافته است که در فرایند حاکمیت ورود پیدا کند و لذا با بی تجربگی این انقلاب را تحویل خواهد گرفت . البته ما در سازمان جوانان مجمع نیروهای خط امام روی این مساله برنامه ریزی و سازماندهی داشته ایم و در حال تلاش برای ضبط و انتشار تجربه نسل گذشته انقلاب و انتقال آن به نسل جدید سیاسی هستیم .
• دوم تحولات بسیار وسیع و سریع جهان در دهه های گذشته و حاضر در تمام حوزه هاست . چه در حوزه فلسفه سیاسی و پیدایش رویکردهای پست مدرنیستی و چه در حوزه فناوری، اقتصاد، صنایع ، در هم تنیدگی کشورها و فرهنگها.
• پدیده جهانی سازی با محوریت و توهم امریکایی شکل گرفت و ایده پردازی می کردند که جنگ تمدنها شکل خواهد گرفت . اما بعداً جهانی شدن با نظریه پردازی اساتید سایر نقاط جهان توصیف شد و مشخص گردید که چه امریکایی ها بخواهند و چه نخواهند این پدیده در حال شکل گیری است و اتفاقا سهم دیگر کشورها در آن بیش از آنچیزی است که آمریکایی ها فکر می کردند. ابتدا فکر می کردند فرهنگ جهانی در جهانی سازی به سمت یکسانی پیش خواهد رفت، در حالیکه بعداً مشخص شد تکثر بیشتر خواهد شد که بحث مفصلی است . این مساله اگر درست مدیریت نشود به جنگها منجر می شود و اگر درست مدیریت شود، اتحادهایی پدیدار می شود که در ادبیات سنتی جهان سیاست جای توجیه نداشت .
• اوضاع جهانی :
پدیده جهانی شدن بسیار تاثیر گذار شده است . غیر قابل انکار است و کسی نمی تواند بگوید در کشور خود درهای بسته ایجاد خواهم کرد و اقتصاد و فرهنگ خود را از جهان گسسته نگه خواهم داشت .

احزاب سیاسی کشور باید علاوه بر سوالات قبلی از خود، سوالات جدیدی بپرسند و آن اینکه واکنشهای ما به پدیده های جهانی چیست ؟ شاید انتخاب شدن یا نشدن یک رئیس جمهور در امریکا یا اروپا تا این حد بر وضعیت داخلی ما تاثیر گذار نبوده است . اما امروزه این پیچیدگی آنقدر زیاد شده است که بسیار تاثیر دارد و زمان آن رسیده است که احزاب داخلی نسبت به پدیده های خارج از مرزها و در کشورهای دیگر (چه منطقه و چه خارج از منطقه) نقش سیاسی ایفا کنند و پاسخ به این چالش با اهمیت است .
سوال : در مورد فضای کشور برای انتخابات مجلس و خبرگان تحلیل شما چیست ؟ و موضع مجموعه شما چیست؟
انصاری :
• در نقطه حساسی از تاریخ این مملکت هستیم . البته این جمله کلیشه ای را بارها شنیده ایم . اما واقعیت این است که این جمله برای همیشه وجود دارد و حساسیت بالایی همیشه هست و اگر دقت نکنیم باعث عقب افتادگی تمدن خودمان خواهیم شد.
• پیشنهاد می کنم دوستان عزیزم تاریخ اروپا و به طور کلی تاریخ را با دقت مطالعه کنند. آنجا می بینیم که هرجا یک اندیشمندان و دلسوزانی پیدا شده اند و تلاش کرده اند که کشورشان پیشرفت کند، امروز در دنیا نقش دارند و آنهایی که غفلت کرده اند امروز دچار عقب افتادگی شده اند.
• لذا شرایط امروز بسیار حساس تر از همیشه پس از انقلاب است .
• تحول نسلی و تحول جهانی نقطه ایست که پیچ تاریخی کشور ماست و در دهه آتی اگر به درستی روی آن برنامه ریزی شود آینده کشور و جایگاه جهانی آن را رقم خواهد زد . بسیار باید دقت کرد. نگاه های دهه 60 شمسی که شاید در آن دهه مناسب بوده است، برای امروز و شاید فردا در حوزه های مختلف مناسب نیست باید بازتولید اندیشه انقلاب و امام را در دستور کار قرار داد.
• مجمع نیروهای خط امام از گذشته نظرش بر اتحاد و همدلی احزاب اصلاح طلبان بوده است . لذا در کل کشور از گذشته و خصوصاً در این دوره هماهنگ عمل خواهیم کرد .
• برای ما اخلاق در سیاست بسیار اهمیت داشته و دارد و لذا لیستی خارج از توافق اصلاحات نخواهیم داشت .
• نقش فعال خود را همچون گذشته و بلکه فعال تر ایفا خواهیم کرد اما تلاش کلان ما کمک به کارآمدی بیشتر جریان اصلاحات و پیشبرد اوضاع کشور است .
• روند رشد فناوری در دنیا بسیار شتابان شده است و تاثیراتی که فناوری بر امور سیاسی و اجتماعی می گذارد انکار ناپذیر است و ما باید نسبت خود را با فناوریها مشخص کنیم . در عین حالیکه باید فهم این روند و تاثیرات آن را داشته باشیم باید از وضعیت منفعل نسبت به تاثیرات فناوری بر زندگی بشر به ضعیت فعال و ارائه الگوهای جذاب برای دنیا گام برداریم .

• مساله دیگر که بسیار حائز اهمیت است ، نقطه چرخش و بلوغ ایدئولوژی انقلاب اسلامی ماست .

از زمان مشروطه و قبل از آن ایده های مختلف داخلی و خارجی در رابطه با الگوی مناسب مدیریت این کشور مطرح بوده است .
در دوره های مختلف این ایده ها فرصت بروز و ظهور یافته اند و هر کدام تجربیات موفق و ناموفق داشته اند.

با طرح ایده حکومت اسلامی توسط امام (ره) فصل جدیدی در این حوزه گشایش یافت که حدود 37 سال آن را تجربه کرده ایم و در این مدت نسبت به ایده چگونگی مدیریت این کشور تجربیات غنی داشته ایم .
اگر دقیقاً فهم نکنیم که در نقطه چرخش و توسعه ایدئولوژی انقلاب هستیم و باید با استفاده از تجربیات گذشته نسبت به بازتولید اندیشه های جدید متناسب شرایط زمان و مکان و نیز حذف زوائد و شعارهای اشتباه از یک سو و جایگزینی با اندیشه های متناسب با کلان روندهای آینده نگرانه و در عین حال متناسب با بنیان های فکری خط امامی از سوی دیگر اقدام کنیم، با شکست سختی مواجه خواهیم شد.
جناح بندی های گذشته برای نسل بعدی تا حد زیادی تغییر خواهد کرد . نسل جدید در هر دو جناح آمادگی گفت و گوی بیشتر و تحمل مخالف بیشتر دارد . طرفین آمادگی دارند بپذیرند که :
• خودشان تمام حق نیستند و طرف مقابل تمام باطل نخواهد بود . لذا مفاهیم نسبی است .
• در کنار هم می خواهند برای آینده 100 ساله این کشور برنامه ریزی و تلاش همدلانه داشته باشند.
• توسعه این کشور در گرو صرف انرژی ها در راستای يكسان و در جهت ایجاد توسعه های پایدار و مبتنی بر آزادی و اخلاق و استقلال است .
• هر گونه صرف انرژی در جهت آسیب زدن و حذف یکدیگر ممکن است این کشور را 50 سال یا بیشتر عقب بیندازد.
• هر گونه شعارزدگی که کشور را به ورطه نزاع های داخلی، جنگ داخلی یا خارجی، تحریم و … باعث عقب افتادن کشور بیش از 50 سال خواهد شد .
با توجه به نکات فوق پیشنهاد ما این است که :
• امروزه در نقطه همفکری واقعی از نظر تاریخی هستیم که خیلی فراتر از آشتی ملی است . آشتی از جنس حل مشکلات گذشته است اما همفکری ماهیتی مثبت دارد و همه جناح های سیاسی باید معطوف به توسعه این کشور مبتنی بر داشته های بومی و فرهنگی و دینی خود گام بردارند و از اتلاف انرژی در جهت آسیب به یکدیگر یا شعارزدگی یا ایدئولوژی زدگی خودداری کنند. بارها در این مسیر آسیب دیده ایم و بازنگری تاریخ 100 سال گذشته نشان از آن دارد.
در مورد انتخابات پیش رو :
• جریان و جناحی که تفکر تندروی اصولگرايانه دارد، با استفاده از ابزار قدرت اقدام به رد صلاحیت و یا حذف خواهد کرد که این مساله بر خلاف مصالح ملی و اخلاق و شرع و قانون است . متاسفانه رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال 92 باعث آسیب های زیادی به کشور شد و مهمترین آن به رسمیت نشناختن توان تشخیص مردم پای صندوق رای و تشخیص صلاحیت مردم توسط خودم مردم است . در این وضعیت
• در بدترین حالت به نظر می رسد یک حداقل بسیار موثر در مجلس خبرگان رهبری و در مجلس شورای اسلامی از اصلاح طلبان پدیدار خواهد شد که باعث باز شدن فضای سیاسی کشور و حرکت رو به جلو خواهد بود .
• پیش بینی می کنم هر چه پیش برویم جریانات تندرو اصلاح طلب و اصولگرا به مرور منزوی شده (چه از سوی مردم و چه از نظر توان و قدرت در کشور) و این انزوا باعث بروز و ظهور بیشتر خردگراها و مصلحت گراها خواهد شد.
• ریزش اصولگرایان در این سالها بسیار زیاد بوده است . به عنوان مثال خطاب نامه های آقای علی مطهری در انتخابات 88 و مدتی پس از آن به آقای میرحسین موسوی بود و پیکان نقد ایشان متوجه آقای موسوی بود اما امروز می بینیم که ایشان هم با
جمع بندی شرایط کشور به این نتیجه رسیده است که چه بسا از ابتدا حق با آقای موسوی بوده و نوک پیکان انتقادات ایشان تغییر جهت داده است . البته تعابیر دیگری هم می توان داشت .

آنچه مسلم است این است که بسیاری از اصولگرایان با مشاهده مسائل پیش آمده و حصر و زندانیان سیاسی و … به این جمع بندی رسیده اند که برخی از این امور غیر قانونی است و این مساله را بارها در سخنرانی هایشان اعلام کرده اند . چه بسا توان بیان و تیزی انتقاد آنها به مراتب تندتر از اصلاح طلبان بوده است که جا دارد از شجاعت و استقلال رای و عدم وابستگی حزبی آنها علی رغم اختلاف نظرها تقدیر و تشکر کنیم .
حمله تندروها به سخنرانان چه اصلاح طلب و چه اصولگرا بسیار عجیب و دور از تمدن این کشور است . اگر در لیبی یا کشورهای دچار بحران رخ دهد، شاید جای تعجب نداشته باشد. اما اینکه در کشور با امنیت و ثبات ایران شاهد باشیم که عده ای با حمله به سخنرانانی چون آقای مطهری یا باعث اخلال در مسیری می شوند که اکثراً مجوزهای رسمی و قانونی از وزارت کشور یا دانشگاه ها گرفته اند، نشان از تندروی دارد و خلاف مصالح و قوانین کشور است و جرم آشکار به حساب می آید.
ایدئولوژی انقلاب ما این بوده که نشریات کمونیستی در کشور ما آزاد هستند. کسی حق هتاکی ندارد . حتی یک شیعه در این کشور حق ندارد به ادیان یا اقوام دیگر هتاکی کند. اما قرار بوده کمونیست هم آزاد باشد .

پايان بخش اول