به قلم : استاد محمدرضا حکیمی خواسته اسلام، به صورت کلی، از میان رفتن فقر از همه پهنههاى اجتماع انسانى و از زندگى همه افراد است. در دعاى مأثورى که در «ماه رمضان»، پس از هر نماز واجب خوانده میشود (و بر خواندن آن- با ذکر پاداشى بس مهم- تأکید شده است) چنین آمده است: […]
به قلم : استاد محمدرضا حکیمی
خواسته اسلام، به صورت کلی، از میان رفتن فقر از همه پهنههاى اجتماع انسانى و از زندگى همه افراد است.
در دعاى مأثورى که در «ماه رمضان»، پس از هر نماز واجب خوانده میشود (و بر خواندن آن- با ذکر پاداشى بس مهم- تأکید شده است) چنین آمده است: «اللّهمّ أغن کلّ فقیر
خدایا! همه فقیران را بى نیاز کن».
این دعا و امثال آن، از واضحترین شواهد و دلایل است که خواسته اسلام، از میان رفتن فقر- بصورت کلى- از همه پهنههاى اجتماع انسانى و از زندگى همه افراد است. و از همین وضعگیرى شایسته است که در تعالیم اسلامى نتایج منفى فقر بر شمرده مىشود، و فقر بخشى از کفر به شمار مى آید. و آیا اسلام به کفر- یا بخشى از آن- براى هیچ فردى خرسندى نشان مىدهد؟
و چون جهان- چنان که گفتیم- جهان اسباب و وسایل است، رفع و دفع فقر از هر فرد یا هر خانوار، یکى از وظایف واجب کسانى است که در جامعههاى اسلامى زندگى مىکنند، با استمداد از خداوند متعال.
و مى نگریم که مضمون این دعا- بجز بعد توحیدى و نیایشى- انسان را از درون خانه یا مسجد، و از کنار سجّاده و جانماز خویش، در حال روحانى نماز، با همه انسانها، در همه جاى گیتى، پیوند میدهد، و مشکلات و گرفتاریهاى بندگان خدا را به یاد او مىآورد، و آدمى را از غرق شدن در منجلاب فردیّت و خودگرایى و خودخواهى و بیخبرى و بیدردى دور مىسازد، و وامىدارد تا براى هر کس هر کارى از او ساخته است انجام دهد، و از تلاش معنوى (بوسیله «دعا» و خواستن از خداوند)، تا تلاشهاى مادّى و اقدامى، در راه همنوعان خویش هیچ گونه دریغ نورزد. و این است از جمله فلسفههاى دعا، و توجّه به دعا، و تأکید بر خواندن آگاهانه دعا، و آثار مثبت انسانساز و تعالى آفرین «کتاب دعا» در جانها و روانها، و زندگیها و آبادیها …