خط امام : استان خراسان رضوی با رسمی شدن ممنوعیت برگزاری کنسرتهای موسیقی هنوز در صدر اخبار است. میگویم رسمی شدن، چون مدتهاست که همین روال وجود دارد و حالا تنها اتفاقی که افتاده،اعلام رسمی آن است. چند سالی میشود که هیچکس بهطور واضح این محدودیت را علنی نکرده بود، اما تقریبا تمام کنسرتها بعد […]
خط امام : استان خراسان رضوی با رسمی شدن ممنوعیت برگزاری کنسرتهای موسیقی هنوز در صدر اخبار است. میگویم رسمی شدن، چون مدتهاست که همین روال وجود دارد و حالا تنها اتفاقی که افتاده،اعلام رسمی آن است. چند سالی میشود که هیچکس بهطور واضح این محدودیت را علنی نکرده بود، اما تقریبا تمام کنسرتها بعد از آنکه تمام هماهنگیهاشان انجام میشدند، ناگهان به موانع فراقانونی میخوردند. این ممنوعیت تلویحی، دستاندرکاران موسیقی استان را متحمل هزینههای فراوان کرد. ولی چند روز پیش دادستان و امام جمعه شهر دیگر آب پاکی را بهطور کامل روی دست هنرمندان و مردم ریختند و حالا دومین کلانشهر کشور و شهرهای اطراف آن بهطور مطلق از فرصت داشتن هر گونه رخداد مرتبط با موسیقی محروماند. رفتیم سراغ رضا سلیمان نوری، یکی از اهالی مشهد که پژوهشگر فرهنگی است و روزنامهنگار قدیمی. از او درباره وضعیت فرهنگی استان پرسیدیم و تبعات این محدودیت مدنی عجیب و غریب که حیرت خیلیها را برانگیخته.
رضا سلیمان نوری، عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام خراسان رضوی کارشناس علوم ارتباطات و کارشناس ارشد ایرانشناسی با گرایش فرهنگ و آداب و رسوم و از بنیانگذاران نخستین گروه شهرگردی حرفه ای در ایران است و کتابی در دست تدوین دارد که قرار است فرهنگ لغات لهجه مشهدی باشد
ظرفیتهای فرهنگی هنری مشهد و خراسان رضوی در این سالها چه بوده است؟
من مشهد را پایتخت ملی مذهبی ایرانزمین میدانم.ملی به دلیل قرار گرفتن مدفن خداوندگار سخن پارسیحضرت فردوسی توسی در آن و مذهبی هم که مشخص است به دلیل حضور گهربار مرقد مطهر سلطان توسحضرت امام رضا(ع) در این خاک پرگهر. این امر البتهتنها به گذشته اختصاص ندارد و اکنون و در دوران معاصر نیز با توجه به ظهور افرادی چون اخوان ثالث، عماد خراسانی، استاد محمدتقی شریعتی، دکتر علی شریعتی و استاد محمدرضا شجریان بهعنوان شخصیتهای فرهنگی و ادبی و رهبر انقلاب، شهید مطهری، استادعلامه حکیمی، آیتالله العظمی سیستانی و آیتالله العظمی وحید خراسانی و… بهعنوان شخصیتهای دینی و سیاسی از این خاک پرگهر باز هم باید مشهد را پایتخت ملی مذهبی و به عبارت بهتر پایتخت فرهنگی ایران اسلامی لقب داد.
نگاه اهالی خراسان رضوی به فرهنگ و مخصوصا آثار هنری در سه دهه اخیر چگونهبوده است؟
مردم مشهد و خراسان برخلاف برخی تفکرات رایج کنونی در این استان بهشدت اهل فرهنگ بوده و به هنرو فرهنگ بهعنوان بخش جداییناپذیر از زندگی خود نگاه میکنند. این امر به حدی قطعی است که نیاز بهمثال زدن نیست و برخی سخنان ضد فرهنگی بیانشده در تریبونهای رسمی خراسان سخن دل مردم این خطهنیست، بلکه گفتار کسانی است که به هر دلیل سالهایسال از این خطه دور بودهاند و آشنایی درستی با فضایفرهنگی مشهد ندارند.
کدامیک از دورههای گذشته بر این استان را مهمترین عصر برای هنر آن میدانید؟
برخی نگاهها به هنر و فرهنگ خاصه موسیقی عوض شدکه ثمره آن ظهور شخصیتهایی چون استاد محمدرضا شجریان و بعدها کیوان ساکت در موسیقی، برادران ارجمند و برادران کیانیان در تئاتر و هنرهای نمایشیو… بود.
آیا میتوان گفت تمایل اکثریت ساکناناستان به اجتناب از مواجهه با رخدادهای فرهنگی است؟
دقیقا بر عکس است. مردم خراسان بهشدت به رخدادهای فرهنگی متمایل هستند و نمونه آن برگزاری جشنهاو آیینهای کهنی چون جشن سده در برخی نقاط این مرز و بوم یا آیین پیران چنگی در قوچان است.همچنین از یاد نبریم که در بسیاری از نقاط ایناستان موسیقی بومی و آیینی جای ویژهای درگردهماییهای مختلف مردم دارد. مثلا حاج قربان که با آوای دوتارش و نغمه هایش در ستایش حضرت محمد (ص) و امام علی (ع) از مرزها فراتر رفته و در جشنواره های بین المللی مطرح شده.
این مقاومت برخی مسئولان را در برابر برگزاری رخدادهای هنری از قبیل کنسرت، چگونه تعبیر میکنید؟
ماجرای مبارزه با هنر و موسیقی در مشهد عمومی نیست و بیشتر به نظر برخی افراد برمی گردد که سالهای سال در این استان حضور نداشته اند و بر اساس گفته اغلب قریب به اتفاق فعالان سیاسی فرهنگی خراسان و مشهد سابقه خاصی در مبارزات قبل از انقلاب نیز نداشته اند و طبیعی است که از مسائل فرهنگی از جمله هنر آیینی خراسان شناخت دقیقی نداشته اند.
حتما خوب میدانید که دغدغه چلچراغ همیشه جوانها بوده است. چلچراغ هم میداند که استان شما از نظر فرهنگی همیشه بار متراکم و قدرتمندی داشته است. این قبیل سیاستها را چگونه تفسیر می کنید؟
سیاستهای اخیر بر ضد هنر در خراسان رضوی بیشتر سوءفهمی از واقعیت فرهنگ است. فرهنگ یک مجموعه بههمتنیده است که نمیتوان بدون آسیب رساندن به سایر بخشها بخشی از آن را بهطور کامل حذف کرد. بر این پایه بهطور حتم هرگونه مخالفت با هنر را میتوان نوعی مخالفت باگسترش دین و فرهنگ نیز دانست. بد نیست بدانید که اسلام در بسیاری از مناطق و کشورها خاصه در قرون جدید با استفاده از برخی جنبههای عرفانی هنر راه باز کرده است و از جمله موسیقی عرفانی و آیینی که خراسان در بین نقاط مختلف کشور یکیاز غنیترین منابع آن است.
از موضع و نظر دیگر اهالی فرهنگ و علمایشهر و استان در اینباره مطلعید؟ آیا آنها هم با این نگرش موافقاند و این را بهترین روش برای اعتلای فرهنگی و اخلاقی استان میدانند ؟
تا آنجا که من اطلاع دارم بزرگان فرهنگ اغلب قریب به اتفاق اهل فرهنگ و علم خراسان نگاهی مثبت به مقوله هنر دارند و حتی برخی از آنان در دیدارهای خصوصی و غیررسمی هنر را از اسباب اصلی گسترش فرهنگ اسلامی میدانند. البته موسیقی و هنر درست و صحیح را نه موسیقی لهو و لعب که مراجع تقلید جهان تشیع نیز بالاتفاق بر این امر صحه گذاشته و تنها موسیقی لهو ولعب را حرام میدانند. این بزرگان تاکید دارند در جامعهای که بر پایه اسلام بنا شده و وزارت فرهنگ آنپسوند ارشاد اسلامی دارد، بیشک تنها هنرهایی مجوزارائه عمومی پیدا میکنند که تمامی موازین اسلامی در آنها رعایت شده است.
آماری در دست هست که نشان دهد چه تعداد رخداد هنری از قبیل کنسرت تا به حال در استان لغو شده؟
آمار رسمی در این رابطه وجود ندارد، اما طی حدود پنج سال اخیر بهویژه در سالهای دولت تدبیر و امید میتوان گفت که هیچ کنسرت رسمی در مشهد برگزار نشده است و اگر برنامه موسیقایی هم در این دیار برگزارشده، یا بدون تبلیغات بوده یا در قالب برنامهای دیگر مجوز گرفته است.
شما بهعنوان یک شهروند، از لغو کنسرت کدام هنرمند در استان بیشترین افسوس راخوردید؟ اگر در خاطر دارید، تعریفش کنید.
بیشک بزرگترین افسوس اهالی خراسان عدم برگزاری کنسرت سلطان آواز ایران، استاد محمدرضا شجریاندر سرزمین اجدادی خود است. امری که هرچند به مشکل امروزین جلوگیری از برگزاری کنسرت درمشهد ارتباطی ندارد، اما مهمترین آرزوی اهالی فرهنگ و موسیقی در این خطه است.
با این اوصاف آینده جوان خراسانی را چطور میبینید؟
بدون هیچ اغراقی اگر محدودیتهای فرهنگی در استان بیشتر شود، شاهد فرار بیش از پیش اهالی فرهنگ و هنر این خطه خواهیم بود.
به نظر شما وضعیت ایدهآل استان از نظر فرهنگی چیست؟ مشهد و خراسان توانایی الگوی کامل فرهنگی نهتنها ایران، بلکه جهان اسلام شدن را دارد. در این راستا باید با اندکی تامل امور فرهنگی را که با خصوصیاتهنری و اجتماعی و دینی این خطه همخوانی دارد، شناسایی و سپس آن را اجرایی کرد. بهطور مثال و در همین زمینه موسیقی مشهد و خراسان میتوانند به پایتخت موسیقی عرفانی و دینی نواحی نهتنها ایران، بلکه جهان تشیع تبدیل شده و کنسرتهای معظم و بزرگ موسیقی نواحی و آیینی در آن برگزار شود، زیرا موسیقی عرفانی با گوشت و پوست و فرهنگ و اندیشه مردم این خط بیش از هرنوع دیگر از موسیقی تناسب و همخوانی دارد. به نظر شما وظیفه نهادهای دولتی در اینمیان چیست؟ نهادهای دولتی موظف به اجرای کامل قانون هستند. در حال حاضر از منظر قانونی فعالیت لازم برای اجرای درست و صحیح برنامه های هنری و موسیقی در مشهد صورت نگرفته و مسئولان خاصه مدیران فرهنگ و ارشاد خراسان سعی کردهاند تا به جای حل اساسی موضوع، صندلی ریاست خود را حفظ کنند آنان اگر اطلاعات درستی به امام جمعه مشهد درباره کنسرت موسیقی میدادند، بدون شک ایشان چنین موضعگیری تندی علیه تمامی کنسرتها انجام نمیداد. پس به نظر من در ایجاد وضعیت فعلی مسئولان فرهنگی دولتی استان نقش بسیار مهمی دارند. در حال حاضر نیز ایشان و مسئولان فرهنگی استان موظف هستند با برگزاری جلسات مداوم با مخالفان برگزاری کنسرت در استان به رفع مشکلات پرداخته و شرایط را برای اجرای برنامههای سالم موسیقی که مورد تایید کامل علما و از جمله امام جمعه مشهد نیز هست، فراهم کنند.
حامد توکلی / چلچراغ