سال ٩٢ بود، درست بعد از هشت سال تاخت و تاز دولت دهم . اين بار حسن روحاني با كليد معروفش كه مشخص نشد به نفعش تمام شد يا به ضررش ، پا به ميدان انتخاباتي گذاشت، كه زخم هاي بدون بخيه زيادي را تحمل مي كرد موسم بهاري انتخابات كه از راه مي رسد، […]
سال ٩٢ بود، درست بعد از هشت سال تاخت و تاز دولت دهم .
اين بار حسن روحاني با كليد معروفش كه مشخص نشد به نفعش تمام شد يا به ضررش ، پا به ميدان انتخاباتي گذاشت، كه زخم هاي بدون بخيه زيادي را تحمل مي كرد
موسم بهاري انتخابات كه از راه مي رسد، دوباره به سال هاي اول انقلاب بر مي گرديم، و از آزادي سياسي قرضي چند ماهه اى كه با سخاوت تمام در اختيارمان گذاشته مي شود كمال استفاده را مي كنيم.
آن سال شعار جديدي شنيديم، “اعتدال”. نمي دانستيم
باور كنيم يا نه…
اما چون گزينه هاي روي ميز به نحوي نامعتدل قرار داده شده بود، باد معتدل بهاري، عقل سليم و ناچار ما را با خود همراه ساخت و برگ هاي سبز درخت راي مان كه با اسپري بنفش شده بود، حسن روحاني را عازم پاستور ساخت.
چهار سال اول وقف آوار برداري زلزله هشت ريشتري دولت قبل شد؛ كاري به حركت رو به جلو نداريم اما ثبات را خوب ايجاد كردي و چند مصوبه و قطع نامه و ياداشت تفاهم را نيز چاشني كار نمودى و يكي به نعل مي زدي و چهار پنج تا به ميخ!
اما امسال قضيه فرق مي كرد. نياز به اصلاح طلبان دوست داشتني بيش از پيش احساس مي شد و رنگ بنفشت بدون سبز پر رنگ ما جلوه اي نداشت
اين بار رقيب نيامده بود كه ببازد، خودت هم مي داني، سرمايه گذاري درستي كردي نتيجه اش را هم گرفتي نتيجه اي به ارزش٢٣ ميليون؛ چه بهتر از اين؟!!
اندكي دشوار است كه سوار بر راي اصلاحات بود و شعار اعتدال سر داد، راستش را بگويم اعتدالي كه هنوز زنداني سياسي داشته باشد ، خبرنگار دستگير كند و روي حرف سخنگوي قوه قضايه هم نتواند حرف بزند چه فرقي با استبداد دارد؟!
ديگر سخنم را زياد طولاني نمي كنم، فقط خواستم اين را بگويم اينك شما بيشتر يك اصلاح طلب هستيد تا اعتدال گرا بخاطر همان ٢٣ ميليون راي ، بخاطر شعار هايي كه در خيابان ها و همايش ها شنيده مي شد، بخاطر تمام احزابي كه متفق القول و هم آوا گفتند روحاني و سر انجام بخاطر مردمي كه همواره آبروي اصلاحات بوده اند و اصلاحات را روي سفيد كرده اند.
بله آقاي روحاني به خاطر تمام اينها، شما خواه ناخواه يك اصلاح طلب هستيد!
ادامه دارد…
محمد حسين همت پور
