نویسنده : محمدرضا انبیائی* این روزها در شبکه های اجتماعی عکسی منسوب به فرزند شهید رجایی دست به دست میشود که بیانگر این مهم است که فرزند آن شهید سادهزیست که به تمام معنا آقازاده است، پُست و مَنصَبی نگرفته است و در بازار مغازهای دارد و در سایهسار توکل به خدا طی طریق میکند. […]
نویسنده : محمدرضا انبیائی*
این روزها در شبکه های اجتماعی عکسی منسوب به فرزند شهید رجایی دست به دست میشود که بیانگر این مهم است که فرزند آن شهید سادهزیست که به تمام معنا آقازاده است، پُست و مَنصَبی نگرفته است و در بازار مغازهای دارد و در سایهسار توکل به خدا طی طریق میکند. این عکس و مطالب پیرامون وی برای همه علاقهمندان به این قبیل مسایل جالب است. در جاهای مختلف شنیدم با توجه به این تصویر سلسله مباحثی در باره پدیده ژن خوب و آقازادگان همه چیزدان و منصبنشین مطرح میشود. همه در یک چیز متفقالقولند که آقازاده بودند یک افتخار است اگر آقازادهای باشیم که از سایه والدین خارج شده باشیم و روی پای خود باشیم، به عبارتی حسب لیاقت رشد کرد نه حمایت و سایه نام پدر و مادر صاحب منصب.
این روزها آیا حواس فرادستان حوزه تدبیر و امید به مهندسی افکار عمومی هست؟ انگار مقوله مهمی چون تنویر افکار عمومی برای فعالان قوه مجریه معنایی ندارد؟! مردم ناظرانی فهیم و دانا هستند. آنان مدام در حال رصد این و آن مسئول اجرایی هستند. حواسشان هست که این بازنشسته و آن آقازاده در جایی مهم منصوب شده است. مردم هر روز کلمه شایستهسالاری را هجی میکنند و دنبال مصادیقی برای آن در عزل و نصبهای ریز و درشت میگردند. شاید مسئولان حواسشان به این همه دقت نظر مردم نباشد. شاید منادیان یک تفکر در سطح جامعه وقتی رای آوردند، خود را نیازمند به افکار عمومی و حمایت آن نمیدانند!. این پندار بسیار اشتباه است. این میزها اگر وفادار بودند به پشت میزنشینهای امروز نمیرسید.
این روزها باید باور کنیم که این میز نیز می گذرد! و باز انتخاباتهای مختلفی در راه است که باز برخی به رای مردم نیازمند هستند و باز دربدر جذب سبد رای مردم خواهند بود. در آن روز شاید امروز را باید به یاد بیاوردند که به هر دلیل باعث شدن تعابیری چون؛ ژن خوب، بازنشسته همیشه شاغل، جوانانی همیشه مطیع، آقازادگانی صدرنشین و… در سطح جامعه شنیده شود. مردم به این تعابیر جدید حساس هستند. مردم میدانند اگر شایسته سالاری شعار نباشد یک جوان تحصیلکرده متعهد باید بتواند دارای شغل باشد و مدارج ترقی را طی کند و برابر لیاقتهایش مورد حمایت واقع شود و در جایگاهی که لایقش هست قرار بگیرد و خادم مردم و کشورش باشد.
این روزها انگار جوانان لایق ما باید داد بزنند و بابت اینکه ژن خوب ندارند، از زن و بچهشان عذرخواهی کنند. یا داد بزنند و بابت اینکه متولد قبل از دهه چهل نیستند و نمیتوانند در ایام بازنشستگی همچنان ابوالمشاغل باشند، گلهمند باشند. این روزها جوانان لایق سرزمین اهورایی ما در خلوتشان با خود واگویه دارند که؛ چرا برخی از بازنشستگان اینقدر به پست و منصبشان چسبیدهاند؟ چرا برخی اصرار دارند هی از اینان حمایت کنند؟ مگر در کشور قحطالرجال است؟ این روزها شاهد پیروزی بر داعش هستیم. این پیروزی یقین دلایل متعدد دارد، یقین یکی از این دلایل اعتماد به جوانان است. چرا از زاویه تدبیر و امید به جوانان نگریسته نمیشود؟ کاش جبهه اصلاحات به این نکته پی میبرد که جوانان فراوانی وفادارانه برای این جبهه تلاش کردند. اینان سهم خواه نیستند ولی خواهان توجه به شایسته سالاری هستند. حفظ این جوانان برای جذب جوانان آینده و برای کادرسازی برای این جبهه خیلی مهم است. مهمتر از به کارگیری ژن خوب و بازنشسته نورچشمی است. گاهی زود دیر میشود.
*مدرس دانشگاه و فعال اصلاح طلب