*رضا سلیمان نوری اهالی قدیم مشهد آنهایی که اکنون محدوده سنی حدود 70را طی می کنند، همگان دورانی را به یاد دارند که تعداد دبیرستان های مشهد از انگشتان یک دست هم کمتر بود. در بین این تعداد انگشت شمار هم وضعیت دبیرستان فردوسی ویژه بود چه از منظر امکانات آموزشی که بزرگترین مدرسه وقت […]
*رضا سلیمان نوری
اهالی قدیم مشهد آنهایی که اکنون محدوده سنی حدود 70را طی می کنند، همگان دورانی را به یاد دارند که تعداد دبیرستان های مشهد از انگشتان یک دست هم کمتر بود.
در بین این تعداد انگشت شمار هم وضعیت دبیرستان فردوسی ویژه بود چه از منظر امکانات آموزشی که بزرگترین مدرسه وقت مشهد بود و چه از منظر مدرسان و معلمان که بزرگانی چون استاد محمدتقی شریعتی در آن تدریس می کردند. این گونه بود که بسیاری از شاگردان این دبیرستان در سال های بعد جزو نخبگان جامعه شدند.
نخبگانی که آوازه برخی از آنان در حوزه های مختلف علم و فرهنگ و اندیشه و البته سیاست حتی جهانی شد. در این بین نخستین روزهای آذرماه با نام و یاد دو تن از برجسته ترین این نخبگان ارتباطی ویژه دارد. یکی از این دو کسی نیست جز فرزند خلف سقراط خراسان و معلم شهید انقلاب، مرحوم دکتر علی شریعتی که در دومین روز از آذرماه سال 1312 شمسی دیده به جهان گشود. بزرگمردی که هرچه درباره او قلم فرسایی کنم به درستی حق آن ادا نشده است چه به معنای واقعی کلمه مرد لحظه هاست و هر روز و هر لحظه گفتارها و نوشتارهای وی را می توان تعبیری نو و امروزی تر کرد.
و اما دومین واقعه ای که در نخستین روزهای آذر ماه نام یکی از نخبگان دبیرستان فردوسی را زنده می کند، برخلاف مورد اول،واقعه ای شوم و نامیمون است .واقعه ای که در چهارم آذرماه سال 1367 رخ داد و در جریان آن دکتر کاظم سامی دیگر شاگرد خلف دبیرستان فردوسی و البته سقراط خراسان را به کام مرگ کشید.
واقعه ای شوم که به درستی هم دلیل وقوع آن مشخص نشد چه آنکه ضارب نخستین وزیر بهداری جمهوری اسلامی حدود دوهفته بعد از این اقدام و قبل از آنکه بازداشت شود، خودکشی کرد تا راز این قتل برای همیشه مخفی بماند. کاظم سامی از آن دست نخبگانی بود که خود را به طور کامل وقف مردم کرده بود.او که علاوه بر دوران حضور در دبیرستان فردوسی سال هایی چند، شاگرد استاد محمدتقی شریعتی در کانون نشرحقایق دینی بود همچون دیگر شاگرد همزمان این دو مکان علمی و دینی یعنی دکتر شریعتی، صداقت و مردمی بودن را سال های سال و جه همت خود کرده بود و به همین دلیل وقتی پس از انقلاب سکان هدایت وزارت بهداری را در دست گرفت طرح «طب ملی» را کلید زد.
طرحی که به موجب آن هزینه دکتر، دارو و درمان همه ایرانیان از سوی دولت تأمین و تأسیس بیمارستان غیردولتی غیرقانونی میشد اما مراجعه داوطلبانه مردم به مطب خصوصی پزشکان را در ساعات غیر اداری منع نمیکرد. کوتاه سخن آنکه هر دو شاگرد برجسته مکتب دبیرستان فردوسی دهه20 و سقراط خراسان دهه30 که به نوعی زندگی شان با روزهای نخست آذرماه گره خورده است، یعنی علی شریعتی و چه کاظم سامی مردمی بودن و صداقت را برترین اصل زندگی خویش قرار داده و در این حوزه گام بر می¬داشتند و به همین دلیل نامشان برای همیشه جاودانه شد. و کمترین گام ما برای آنها که نه بل برای خود گرامیداشت یاد و خاطره شان است. پس یادشان گرامی باد.
*عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام(ره)خراسان