به قلم : بهرام نکیسا ضمن احترام به همه آنها که این روزها به علت عدم حضور برخی افراد در عرصه رقابت سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، رنجیده خاطر و مکدر شدهاند و نگران آینده کشور، معیشت مردم و اشتغال جوانان هستند و بعضا با طرح سخنان و نظراتی میپندارند همه چیز تمام شده است، […]
به قلم : بهرام نکیسا
ضمن احترام به همه آنها که این روزها به علت عدم حضور برخی افراد در عرصه رقابت سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، رنجیده خاطر و مکدر شدهاند و نگران آینده کشور، معیشت مردم و اشتغال جوانان هستند و بعضا با طرح سخنان و نظراتی میپندارند همه چیز تمام شده است، با پوزش ازاین افراد، به دلایلی عرض میکنم که چنین نیست:
۱- اگر جریان و جماعتی نگران آینده کشور و در پی اصلاح امور هستند، باید از فرصتهای حداقلی نیز نهایت استفاده را برده و راه قهر در پیش نگیرند. چنانچه گروهی خود را بخشی از یک جریان فکری و فرهنگی و اجتماعی میداند و در بند اشخاص نیست، باید برنامه محور و امیدوارانه حتی با حداقلها در صحنه حضور داشته باشد و نقش آفرینی نماید، اگر به گفته و راه خود ایمان دارد.
فراموش نکنیم که تمام حرکت های اصلاحی از جمله جریان اصلاحات طی سالهای اخیر از همین نقطه یعنی شخص پرستی آسیبهای جدی دیده است.
حتما برخی دوستان هنوز چگونگی شکلگیری حماسه دوم خرداد ۱۳۷۶ و انتخاب جناب سید محمد خاتمی را به یاد دارند. در آن روزها بجز افرادی خاص و بخش کوچکی از جامعه، کمتر کسی حتی با نام آقای خاتمی آشنایی داشت و باور مینمود که ایشان انتخاب گردد؛ اما آنروز مردم استفاده از حق انتخابشان را جدی گرفتند و در نهایت با انتخاب خود، تغییراتی را در کشور رقم زدند. آن روز آنچه بیان میشد احیای اندیشهها و سخنان امام خمینی بنبانگذار جمهوری اسلامی بود و از همه مهمتر توجه به نظر مردم که خواهان تغییر بودند. آنروز شعار سلام بر سه سید حسینی، خمینی و خامنهای، خاتمی، بود که همه جا را در برگرفت.
براین اساس توجه به ارزشهای دینی و ملی و نظرات بنیانگذار جمهوری اسلامی و تغییر در روند اداره جامعه به مطالبه اصلی مردم تبدیل شد و جریانی که نماد توجه به محرومین، مستضعفین و آزادیهای سیاسی و فرهنگی بود، در رقابت با جریانی قرار گرفت که نماد حفظ وضع موجود بود.
۲- فاصله گرفتن از صندوق رای هرگز برای افرادی که ادعای اصلاح طلبی دارند، جایز نیست، آن هم در شرایطی که هنوز میتوان با وجود کوچکترین روزنهها و فرصتهای انتخابی با هوشمندی و برنامه قابل فهم برای جامعه با زبان رای، خواهان اصلاح امور گردید و نتیجه خوبی نیز گرفت.
۳- نباید فراموش کنیم که همه ما در مقابل آینده، امام خمینی، شهدا و ایثارگران و مبارزین سختکوش راه آزادی و مردم مسئول هستیم، در مقابل همه آنان که موجب گردیدند جمهوری اسلامی پابرحا بماند. از آن روستایی محروم که با کمترین سرمایه خود به رزمندگان دفاع مقدس کمک مینمود تا آنان که از جان خود گذشتند. همه و همه در پاسخ به ندای امام عزیز گام در این راه نهادند.
باید توجه داشت تا کمترین امکانات و حداقلها برای اصلاح امور وجود دارد، نباید از صحنه خارج شد و باید با رای خود نشان داد که جریان اصلاحات و خط امام وجود دارد. این جملات را کسی میگوید که چند بار مورد بی مهری دوستان محترم در شورای نگهبان قرار گرفته است؛ اما این کمترین، همین را هم میداند که در طول تاریخ هزینههای بسیاری پرداخت شده است تا امروز انتخابات و صندوق رای داشته باشیم. لذا شایسته است اگر حرف و سخنی برای گفتن داریم از طریق شرکت در انتخابات آن را بیان کنیم نه با عدم شرکت.
به جرات میتوان گفت که خط امام و جریان اصلاحات هرگاه با مشکلی مواجه گردیده از همسویی با اصحاب ثروت و قدرت بوده است نه از عدم اقبال مردم. لذا هرگاه این جریان مدافع و سخنگوی مردم بوده به موفقیت هم رسیده است.
۴- خط امام و اصلاحات در سالهای اخیر بیشتر از ناحیه برخی به اصطلاح اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی آسیب دیده است نه از مردم. همینها بودند که ماهرانه مسیر اصلاحات را به انحراف کشاندند و آن شد که امروز شاهد آن هستیم.
اصلاحطلب و نیروی فرهنگی و فکری نباید بدنبال این باشد که اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بود، آنگاه بیاید و رای بدهد و در انتخابات مشارکت نماید.
۵- فرصت اصلاح را حتی در انتخابات پیش رو هر چند که چه بسا ایدهآل هم نباشد، نباید از دست داد. به هر حال معمولاً در لیست نامزدهای اعلامی، افرادی هستند که می توانند اصلاحات را در کشور پیش ببرند. آیا در شرایط موجود اصلاحاتی مهمتر از این وجود دارد که جامعه و مردم انتظار دارند با فساد حاکم در دستگاهها مبارزه نمود؟
۶- اگر دوستانی تندرو که در اوایل انقلاب نگاه و روحیهای افراطی داشتند، به چهرههایی اصلاحطلب مبدل شدند، شاید این تغییر را در دیگران هم بتوان انتظار داشت.
۷- چرا مرکز نشینان منتسب به جریان اصلاحات نمیخواهند بدانند روزی که حماسه دوم خرداد رقم خورد، مردم بدنبال تغییر و احیای گفتمان امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی بودند نه حفظ وضع موجود! آیا حضور و ثبت نام برخی نامزدها در انتخابات پیش رو پیام تغییر داشت؟
۸- از همه مهمتر اینکه باید مراقب بود و به هوش بود که اصلاحات در انحصار افرادی خاص قرار نگیرد، این مردم هستند که با رای خود تعیین میکنند چه کسانی بدنبال تغییر و اصلاح امور هستند.
آقای جهانگیری عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی است. این حزب تاکنون نگفته که در انتخابات کاندیدا ندارد یا اعضای آن پریشان و برآشفته نشدهاند و چه بسا در آینده نزدیک نیز از بین کاندیداهای موجود کاندیدایی برای رقابت معرفی نمایند؛ اما برخی گروها و احزاب دیگر که نامزد مشخصی هم نداشتهاند و هسته مرکزی جبهه به اصطلاح اصلاح طلبان نیز کمتر به نظرات آنان توجه مینمایند، زودتر از دیگران بدون بررسی و تجزیه و تحلیل و آیندهنگری اعلام کردهاند که نامزدی در انتخابات ندارند. در حالیکه چنین رفتاری از سوی افرادی که ادعای اصلاح طلبی دارند پسندیده نیست. مصلحان خیرخواه همیشه مدافع حضور و گفتگو و تعامل در هر زمان بویژه در ایام انتخابات هستند .
در این باب سخن فراون است؛ اما اکنون زمان و مجال آن نیست و باید در این زمان به شرکت در انتخابات و ارائه برنامه به مردم اندیشید و امروز، آینده و فردا را بدون استراتژی قربانی ننمود. عرصه سیاست عرصه خرد ورزی است نه زورآزمایی یا قهر.
هر چند پسندیده بود در یکسال گذشته حاکمیت باب گفتگو با سران جریانات اصلی سیاسی کشور را میگشود تا در چنین روزی امکان مفاهمه و توافق بر سر سیاستهای انتخاباتی سهلتر و کم هزینهتر میگردید.